باختر، کشوری باستانی در آسیای مرکزی است، که امروزه در منطقه جنوب تاجیکستان، ازبکستان و شمال افغانستان واقع شده است. از باختر به عنوان منبع عتیقه نام برده می‌شود. یک منطقه که طلای بسیاری از آنجا استخراج می‌شده و اسب‌های باشکوهی را می‌پرورانده است. در گنج معروف آمو‌دریا که در قرن 19 در کناره راست رودخانه‌ی پنج یافت شد، تعداد زیادی از اقلام طلایی همراه با تصاویری از اسب‌ها با ویژگی‌های واضحی از گونه‌های بومی منطقه وجود داشت. رودخانه‌های پنج و وخش در وسط این منطقه جریان دارند و بعد از بهم پیوستن، رودخانه بزرگ آمو‌دریا که در دنیای باستان به جیحون معروف بوده است را به وجود می‌آورند. ناحیه پهناوری بین وخش و پنج(یعنی کناره چپ درّه وخش) به نام منطقه ختل وجود داشته است. در تاریخ باستان، ختل یک قسمت از بخارا بوده است.
جغرافی‌دانان قرون وسطی مرزهای دقیق جغرافیایی از ختل ثبت نکرده‌اند اگرچه واضح است، که پایتخت این منطقه در آن زمان شهر هلبک بوده است به نحوی که بعد از قرن 12 ناپدید شده است در ختل چندین شهر هم کوچک هم بزرگ وجود داشته كه بعضي از شهرها به لحاظ وسعت از پايتخت هم بزرگتر بوده است. اکنون همه این شهر‌ها وجود ندارند با این وجود موقعيّت‌های سابق آنها تعین شده است. شهرهلبک پایتخت ختل کجا واقع شده است؟

قصر شاهان ختلان (قلعه هُلبُك) در ناحيه واسع(قرن‌هاي 9، 10 و 21)

در سال1952م باستان‌ شناسان برای نخستین بار در محلّی که خشت‌تپّه نامیده می‌شود تحقیق کردند. جایی که دانشمندان اعتقاد داشتند پایتخت قرون وسطایی ناپدید شده در آنجا واقع شده است. مکان مذکور توجّه دانشمندان را به خاطر مساحتش (تقریباً70 هکتار) که پر از قطعه‌های ظروف و لیوان‌های سفالی، سنگ‌های سرامیکی و فلزی، سنگ‌ فرش و تکّه‌هایی از آجرهای پخته بود به خود جلب کرد. بر طبق منابع مکتوب ساختمان‌ها در هُلبُك نیز از آجرهای پخته شده ساخته شده‌اند. یک حفّاری باستان‌ شناسی طولانی بیشتر ثابت می‌کرد که در تپّه مرکز هُلبُک یک کاخ قرار داشته که فرمانروای محلّی در آنجا حکمرانی می‌کرده است. در جریان حفّاری کشف شد که در اصل کاخ بر روی سطح همواری واقع شده بوده و طول قلعه 300 متر بوده است. دیوارهای کاخ از سر هم قرار گرفتن خشت‌های خام تشکیل شده و با آجرهای پخته شده روکش شده‌اند. کاخ شامل اتاق‌های مستطیلی و بزرگ و راهروهای دراز و عریض (تقریباً 4 متر) مي‌شود. کف‌ها با آجرهای پخته شده به سبک پارکت پوشیده شده‌اند.
در ابتدا دیوارها و سقف‌ها با گچ‌بری‌ها و نقّاشی‌های دیواري مانند: تصاویری از جنگجویان، موسیقی‌دانان و آلات‌ موسیقی مخصوصاً رباب، تزئین می‌شده‌اند. نقش و نگاره‌های تزئینی آمیخته‌های گوناگون از اشکال هندسی، به رسمیّت شناخته شدن حروف عربی، تصویری از ماهی و حیوانات خیالی همراه با نقش انسان با دقیق شدن در کنده کاری‌های سنگ رخام دیده می‌شوند.
در جریان حفّاری کشف شد که شهر باستانی یک شبکه فاضلاب داشته که شامل چاله‌های زباله عمیق (بیش از 6 متر) کان‍ال‌های آجری و لوله‌های سرامیکی که فاضلاب را از محدوده ساختمان کاخ بیرون می‌برده است می‌شود. در کنار لوله‌های فاضلاب، لوله‌های آب (تقریباً به قطر 60 سانتی‌متر، 80 تا 100 سانتی‌متر طول) نیز در تمام قسمت‌های شهر یافت شد. و این، وجود سیستم تامین آب مرکزی را در پایتخت در آن زمان نشان مي‌دهد.

چاهايي كه احتمالا براي سيستم حراراتي قلعه هُلبُک استفاده مي شده است.

فرمانروایان باستان همچنین به گرما‌سازی هم توجّه می‌کرده‌اند. سیستم‌های حرارتی در چندین مدل در طی حفّاری کشف شدند. به خصوص یک رشته از لوله‌های سرامیکی متصل به هم (هر کدام تقریباً 50 سانتی متر طول و 10 تا 15 سانتی متر قطر) و یک آب‌روی آجری که در زیر کف زمین ساخته شده بوده است کشف شدند. دانشمندان فرض می‌كنند که هوا به نحوی از پیش‌گرم می‌شده است و می‌توانسته از میان آنها پخش شود. این یک دستگاه حرارت مرکزی نوین است. روش‌های حرارتی دیگری هم یافت شدند. به عنوان مثال: گودال‌هایی با عمق 30 تا 50 سانتی‌متر با قطری كمتر از يك متر در کف اتاق شبیه سیستم نوین گرمایشی که امروزه در روستاهای آسیای مرکزی مورد استفاده قرار می‌گیرد كشف شدند.
در یک چاله زباله سکّه‌هایی یافت شدند که توسط مسعود غزنوی (1030 تا 1041) ضرب شده‌اند. این اکتشافات تعيين كرد که کاخ در ربع دوم قرن 11 وجود داشته است و ممکن است خاستگاهی دیرینه‌تر داشته باشد چرا که ختل در منابع عربی در قرن 9 و 10 ذکر شده است. کاوش‌های بیشتر نشان می‌داد که پیش از قرن 11 ساختمان‌های قدیمی‌تری از کاخ وجود داشته‌اند. یعنی کاخ از خرابه‌های یک کاخ دیگر ساخته شده است.
یکی دیگر از یافته‌های جالب توجّه در چاله‌های زباله، یک مجموعه شطرنج بود. روی هم رفته 20 قطعه شطرنج سالم و 8 قطعه شطرنج شکسته یافت شد. همه آنها از عاج ساخته شده‌اند. قشنگ‌ترین آنها یک اسب است. متاسّفانه سر اسب و سوارکار سالم باقی نمانده‌اند. هرچند به وضوح زین اسب که در دو طرف آن چنگک‌های ستاره‌ای شکل که با مدال تزئین شده‌اند و یک افسار که به صورت تاج گل که به زیبایی کنده‌کاری شده است و هرم‌های بی‌سر را می‌توان دید. یک افسار، شلوار‌های پهن، چکمه‌های بلند و نرم در رکاب‌های اسب همه از سوار‌کار باقی مانده‌اند.

نقّاشی‌هایی از یک اسب قابل توجّه هستند. قطعه‌هایی از یک بشقاب که چهار سوارکار ختل در یک مسیر هموار و بی‌مانع اسبدوانی به تصویر کشیده شده‌اند. توجّهی چنین به یک اسب این حقیقت را توضیح می‌دهد که "دونده‌های آسمانی" از ختل در زمان‌های باستان معروف بودند. کافی است که این حقیقت را یادآور شویم که اسب‌های ختل اساس سواره نظام اسكندر بزرگ را تشکيل مي‌دادند.
اکتشافات سرامیک‌های درخشان معروف از شهر ری ایران، گواه تجارت وسیع با ختل باستانی و همچنین بسیار قابل توجّه است. تعداد زیادی از کالاهای ساخته شده از شیشه سبز، سفید، زرد، سیاه، بنفش، آبی، ارغوانی و حتّی آبی‌سیر توسط هنرمندان قدیمی ختل در طی حفّاری پيدا شدند که قابل توجّه هستند. قلعه هُلبُک هم اكنون با هزينه و همّت دولت جمهوري تاجيكستان به طرز بسيار زيبايی بازسازی و نوسازی شده است. در روبروی قلعه موزه قلعه هُلبُک قرار دارد، كه حجم زيادي از آثار پيدا شده از قلعه در آن نگهداری می‌شود. قلعه هُلبُک در مسير شهر سه ‌هزار ساله كولاب قرار داشته و امكان بازديد از آن برای عموم فراهم شده است.


منبع:کتاب دیارتاجیکان/گردآورنده:ج عابد خراسانی