ولایت سغد تاجیکستان
مجتمع حضرتبابا در قسمت شمال شرقی دهكده چهاركوه كنونی واقع شده و شامل ساختمانهای مذهبی متعدّدی است كه در امتداد يكديگر و روبروی آرامگاه يك روحانی قرار گرفته است. جمعيّت محلّی روحانی را هستی پادشاه يا هستی امير يا امير حمزه صاحبقران مینامند.(صاحبقران به معنی استاد و منظومهی ستاره خوش يمن میباشد.)
مجتمع معماری تاريخی حضرت شاه در بخش قديمی شهر استروشن واقع شده كه متشكل از 3 ساختار مذهبی است. آرامگاه حضرت شاه، آرامگاه خدايار ولعمی و مسجد حضرت شاه و(همچنين مسجد نمازگاه) كه به شكل نيم دايرهای اطراف يك چشمه آب چيده شدهاند. حضرت شاه نام روحانی است كه در آنجا تدفين شده. طبق افسانههای شفاهی وی برادر كاظم بن عباس است كه به طور فرضی در قرن يازدهم در مجتمع شاه زند سمرقند تدفين شده و عموزادهی حضرت محمّد(ص) میباشد. در قديم قبرستان، مدرسه، گورخانه و نگارخانه در مجاورت آرامگاه وجود داشت. طبق اسناد ضبط شده دوازده قاری قرآن در شش حجره در آرامگاه زندگی میكردند و برای روح متوفّی كه در قبرستان همجوار دفن میشود طلب مغفرت كنند.
استرفشن يا استروشن (اوراتپّه سابق) شهری موزهای و مركز هنرهای دستی و تجارت باستان است. استروشن يكی از قديمیترين شهرهای آسيای مركزی است كه در سال 2002 دو هزار و پانصدمين سال خود را جشن گرفت. اين شهر در 73 كيلومتری خجند واقع شده است. پارسيان آن را كوراكده و سغديان آن را كوروشكده مینامند. پژوهشگران معاصر آن را با سيروپول باستانی شناختهاند. در قرن ششم قبل ميلاد مسيح شهر با 3 رديف ديوار قلعهدار شده و با قلعهای به طول 6000 متر احاطه شده كه بدليل بازگانی پرمنفعت و صنعتگری ماهرانه آن بسيار مشهور بود.
موزه تاریخی شهر خجند چندين سال پیش گشایش یافت. اين موزه هم اکنون به مهمترین مکان دیدنی شهر تبدیل شده و بازدید از آن جزء برنامههای حتمی ميهمانان دوّمین شهر بزرگ تاجیکستان است. نمای ساختمان آن که به استحکامات عظیم باستانی میماند، یادآور دژ بزرگی است که زمانی در کرانۀ رود سیر(سیحون) خودنمایی میکرد و گویا در سدۀ چهارم پیش از میلاد دیدبانگاه لشکر اسکندر مقدونی بوده است. بازماندههای آن دژ کهن را میتوان درست در کنار همین ساختمان جدید امروزي به نظاره نشست. در واقع بنای جديد موزه تاریخی خجند در گوشۀ راست همان دژ باستانی بنا شده است.
مجتمع ساختمانی مذهبی بزرگی به نام مقبره شيخ مصلحالدّين در مركز تاريخی شهر خجند واقع شده و به نام مصلحالدّين خجندی كه شاعر و حاكم شهر بوده و در قرن دوازدهم میزيسته نامگذاری شده است. زندگینامه وی به نام مناقب[1] حفظ و نگهداری شده است. بر طبق افسانه قومی شيخ مصلحالدّين فرد شگفتانگيز و مقدّسی بوده است. بعد از مرگش وی ابتدا در روستای اونجی به خاك سپرده شد كه در حومه خجند قرار دارد. مدّتی بعد پيروانش خاكستر شيخ را به مكانی كه هم اكنون مقبره اوست منتقل كردند و آرامگاه بزرگی بر روی قبرش ساختند.
خجند دوّمين شهر بزرگ تاجيكستان میباشد، كه در شمال كشور واقع شده است، يكی از قديمیترين شهرهای تاجيكستان كه حدود 2300 سال قبل در طول دوران الكساندر بزرگ تأسيس شد. طبق گفته تاريخ نويسان يونانی در سال 329 قبل از ميلاد مسيح، الكساندر بزرگ قلعهای بر روی رودخانه تانايس يا ياكسارت (سيحون امروزی) بنا كرد، و با آن مرز طبيعی امپراطوری خود را مشخّص كرد. وی آن را به نام خود ناميد و آن را با جنگجويان يونانی و جمعيّت محلّی سكنی داد. البته اين قلعه در ابتدا يك شهر نبود. هر چند، بعدها به دليل موقعيت جغرافيايی و استراتژيكی آن جمعيّت آن زياد شده و تبديل به شهری بزرگ شد. در تاريخ اين شهر به نام الكساندر يا اسخاتا شناخته میشود.
در كنار رود زرافشان، در قسمت پايان دهِ ويشب، واقع در ولايت سغد تاجيكستان مزار مباركي وجود دارد كه مردم آن را منسوب به عارف نامآور و آفتاب عالم عرفان شمسالدّين تبريزي ميدانند. اين روستا حدوداً 200 كيلومتر تا شهر دوشنبه پايتخت تاجيكستان و 250 كيلومتر تا شهر سمرقند فاصله دارد. مردم روستاي ويشب و روستاهاي اطراف تمامي مراسم و سنّتهاي مذهبي خود را در اين مزار انجام ميدهند. علاوه بر اين از شهرهاي بزرگي همچون سمرقند و بخارا، پنجكنت، استروشن، خجند و مناطق ديگر مردمان زيادي به زيارت اين سلطان عارفان ميرسند و اعتقاد و اخلاص بيپاياني نسبت به ايشان دارند. مردم اين مزار را با نام مزار مولانا محمّد شمسالدّين محمّدابن عليابن ملك داد سبزپوش تبريزي ميشناسند.
یک کشف کاملاً اتّفاقی انگیزه را برای یک کشف بزرگتر بالا برد. در سال 1976 عاشورعلی مقيم روستای عوضعلی بعد از بازدید از یک موزه تاریخی در شهر پنجکنت باستانشناسان را دربارهی یافته جالب توجّه خودش مطّلع ساخت. او یک تبر برنز را نزدیک خانه خودش پیدا کرده بود. عاشورعلی متوجّه شده بود كه تبری كه او پيدا كرده شباهت زيادی به تبری دارد كه در موزه برای نمايش قرار گرفته است. تبری كه در موزه قرار داشت یک تبر برنز بود که در اواخر قرن 19 در روستای يار در منطقه پنجکنت یافت شده بود.
ابوعبدالله رودکی پایهگذار و پدر شعر کلاسیک فارسی است که در اواخر قرن 9 و اوایل قرن 10 در طی سلسله سامانیان زندگی میکرد. او قصیدهها و شعرهای معروفش را به زبان فارسی مینوشت. رودكی یک خواننده و موسیقیدان با استعداد بود. او چنگ را به زيبايی مینواخت. نصر بن احمد سامانی (943-914م) رودکی را به بخارا دعوت کرد. رودكی بيشتر عمرش را در بخارا گذراند و از زمانی که حامیش را در سال 937م از دست داد؛ دوران سختي و تنگدستی وی شروع شد.
پنجکنت باستانی در نزدیکی شهر پنجكنت امروزی واقع شده و نماینده یک اثر تاریخی بینظیر در اوایل قرون وسطی است. پنجكنت در قرنهای 5 تا 8 ميلادی شرقیترین نقطه شهر سغدیان بود. (غفوراف، باباجان. تاجيكان. جلد اوّل و دوّم، عرفان، دوشنبه،1377ه.ش-1997م – ص 3831) سغدیها کسانی بودند که به زبان ایرانیان شرق صحبت میكردند و از نیاکان تاجیکیها محسوب میشوند. در ربع اول قرن 8 ميلادی پنجکنت مرکز قلمرو آخرین پادشاه، دیواشتیچ بود که با شاهزادهی سغدیان بر سر قدرت شهر سمرقند، پایتخت سغدیان جنگید.