چیزی از استقلال تاجیکستان نگذشته بود که این کشور به ورطه جنگ داخلی گرفتار شد. اوج این درگیریها سالهای 93-1992 بود. برای درک علّت این درگیریها باید به ساختار سیاسی و قومی تاجیکستان توجّه کرد. این کشور تنها کشور فارسی زبان آسیای مرکزی است. همچنین تاجیکستان در میان کشورهای مستقل مشترک المنافع تنها کشوری است که در کنار جمعیّت غالب سنّی از جمعیّت قابل توجّه شیعه اسماعیلیه با ارتباط بینالمللی نیرومند برخوردار است. تنها در تاجیکستان بود که حزب نهضت اسلامی به طور وسیعی به فعّالیّتهای سیاسی دست زد و حتّی بعضی از اعضای آن هدف خود را ایجاد دولت اسلامی اعلام کردند.
نیروهای سیاسی در تاجیکستان به چند گروه تقسیم میشوند که هر گروه وابسته به یک منطقه جغرافیایی هستند. در واقع منطقهگرایی در تاجیکستان اهمیّت بسیاری دارد. این نیروهای سیاسی را میتوان به سه گروه تقسیم کرد؛ گروه خجند، کولاب و قرغانتپّه و اسماعیلیان منطقه خودمختار بدخشان.
گروه خجند یا لنینآباد سابقه طولانی در طرفداری از کمونیسم دارند و به طور کلّی دبیران حزب کمونیست از این منطقه انتخاب میشدند. آنها خواهان تداوم سیستم کمونیست بودند. این منطقه به واسطه کوهستانی بودنش از جنگهای داخلی در امان بوده است.
مناطق کولاب و قرغانتپّه که بیشتر کشاورزی هستند و محصول اصلی آنان پنبه است. این گروه خواهان تغییر بودند. از طرف دیگر میان این دو منطقه همبستگی وجود ندارد و بطور سنّتی رقیب یکدیگر به شمار میآیند.میان منطقه بدخشان و کولاب جدایی طبیعی وجود دارد و این منطقه برای شش ماه از سال به واسطه بارش برف و یخبندان ارتباطش با سایر مناطق قطع میشود.
از طرف دیگر در سالهای بعد از 1945 اسکان تاجیکهای شرقی (گارمیسها) در جنوب غربی تاجیکستان موجب بوجود آمدن تشنج شد. آنها با مردم محلّی کولاب کمتر میجوشیدند و بیشتر میان خود ازدواج میکردند. حضور چنین تازه واردانی موجب خشم گروههای موجود میشد. گروهی از این تازه واردان در قرغانتپّه که بیش از همه از رکود سالهای 1980 آسیب دیده بودند حاضر به حمایت از هر سیستم جدید دمکراتیک یا اسلامی بودند. توازن قوای سنّتی تحت تاثیر پروسترویکا[2] به همراه سیاسی شدن عموم مردم دچار تحوّل اساسی شده مجالی برای فعّالیّت تازهکارها و کارگزاران کمونیست درجه دوّم به وجود آورد؛ تا قدرت سیاسی را از دست رؤسای کمونیست سابق خود به درآورند. در نتیجه نیروهای مخالف دولت تشکّل سیاسی پیدا کردند.
این جریان با حوادثی که در 1990 به دنبال شورش در شهر دوشنبه (نارضایتی از وضع مسکن و زندگی) رخ داد، شتاب بیشتری گرفت. جناحهای مخالف شامل گروههای اسلامگرا و ناسیونالیستهای سکولار بودند امّا علیرغم سیاسی شدن سریع مردم ثابت کردند که آمادگی پذیرش ایده دموکراسی یا یک دولت اسلامی را ندارند. حاج اکبر تورجانزاده رهبر گروه اسلامی بود و اتهاماتی که گروه مخالف به او وارد میکردند را رد میکرد. (او قصد تشکیل حکومت اسلامی را داشت.)
در نوامبر 1991 به هنگام انتخابات ریاست جمهوری گروههای مخالف دولت که شامل نهضت اسلامی، حزب رستاخیز و حزب دموکرات میشدند با یکدیگر ائتلاف کردند و کاندیدای خود (دولت خدا نظراف) را در مقابل رحمان نبیاف از حزب کمونیست تاجیکستان و از منطقه کولاب حمایت کردند. امّا علیرغم این ائتلاف رحمان نبیاف با بدست آوردن دو سوّم آراء به ریاست جمهوری انتخاب شد. در اوایل 1992 وقتی نبیاف خواست موقعیّت محافظهکاران را در حکومت مستحکم کند موجب اتّحاد بیشتر گروه اپوزیسیون شد. در مارس 1992 اوّلین تظاهرات ضدّ دولتی در دوشنبه بخاطر برکناری وزیر کشور که یک پامیری بود بر پا شد. حزب لعل بدخشان که خواستار خود مختاری بیشتر پامیریها بود این تظاهرات را بر پا کرد و بلافاصله سه گروه دیگر مخالف نیز به او پیوستند. آنها همچنین به دستگیری شهردار دوشنبه (اکرم اف)که یک اصلاحطلب بود اعتراض داشتند. در واقع این شروعی برای یک رشته تظاهرات شد كه هفت هفته به طول انجامید و موقعیّت سیاسی کشور را دگرگون کرد. در ماههای آوریل و مه 1992 مخالفین دولت که عمدتاً از مناطق فقیرنشین دوشنبه و قرغانتپّه بودند، در مرکز شهر در میدان شهیدان تحصن کردند. درخواست آنان بیشتر سیاسی بود. آنها خواستار استعفای مجلس کمونیستی و انتخابات جدید چند حزبی و قانون اساسی جدید بودند. همینطور خواستار استعفای کنجایف از سمتهای ریاست مجلس، دادستانی و ریاست رادیو تلویزیون و نیز خلع سلاح شدن گارد ریاستجمهوری بودند تا آزادی فعّالیّتهای سیاسی مخالفین تضمین شود.
دولت در مقام مقابله و برای دفاع از قانون اساسی تظاهرات مشابهی با طرفداران خود که آنها را با اتوبوس از کولاب و خجند آورده بودند، در میدان آزادی بر پا کرد که این خود بر تشنّجات افزود. در این زمان رئیسجمهور با تشکیل واحدهای حفاظتی متشکل از طرفداران خود در کولاب و توزیع 1800 قبضه اسلحه در میان آنها توانست خود را در مسند حکومت نگه دارد، امّا برخوردهای مسلحانه تبدیل به جنگ داخلی شد. نبیاف مجبور به مذاکره با مخالفین برای تشکیل «حکومت آشتی ملّی» شد و پس از مدّتی جنگ شدیدی در جنوب جریان یافت. ناتوانی رژیم در کنترل اوضاع شدیداً آشکار بود و نبیاف تحت فشار مخالفان استعفای خود را در 7 سپتامبر 1992 اعلام کرد. اسکندراف در فوریه 1992 به عنوان نماینده خلق برگزیده شد. سپس در آوریل همان سال به عنوان نایب رئیس شورای عالی انتخاب شد و کفالت ریاست جمهوری را بعد از استعفای نبیاف به عهده گرفت. در این زمان عبدالملک عبدالله جاناف به عنوان نخست وزیر با او همکاری داشت. انتخاب جاناف که اهل خجند بود به نشانه آغاز مصالحه میان خجند و حکومت مرکزی تعبیر شد.
در اوایل نوامبر 1992 سران جمهوریهای آسیای مرکزی به منظور یافتن راه حل برای پایان دادن به درگیریها در آلماتا تشکیل جلسه دادند. در 16 نوامبر پارلمان تاجیکستان امام علی رحماناف را به ریاست شورای عالی و کفالت ریاست جمهوری انتخاب کرد. وی توانست به محاصره اقتصادی شهر دوشنبه خاتمه دهد. فعّالیّتهای چهار حزب سیاسی غیر قانونی اعلام شد و رهبران آن تحت تعقیب قرار گرفتند. پس از مذاکرات بسیار و بینتیجه، ایران و روسيه با وساطت و میانجیگری سعی در پایان دادن مناقشات داخلی تاجیکستان کردند و موجبات برقراری آتشبس میان طرفین درگیر شدند. کنفرانس تهران، در سال 1994 (1373) گامی برای برقراری صلح بوده است.[3] ایران در این میان از سیاست بیطرفی نسبت به گروههای درگیر پیروی میکرد و سرانجام به این درگیریها خاتمه داده شد.
توافقنامه عمومي استقرار صلح و آشتی ملّی در تاجيكستان (توافقنامه عمومی) در جريال 9 دور مذاكرات ميان نمايندگان دولت تاجيكستان و اتّحاديه مخالفين تاجيك، 6 جلسه ميان رياست جمهوری تاجيكستان و رئيس اتّحاديه مخالفين تاجيك و همچنين 3 دوره مشورت ميان نمايندگان به امضاء رسيد.[4] روند صلح در تاجيكستان را ميتوان به 3 دوره تقسيم كرد:
دوره ميانجيگري؛
دوره مذاكرات؛
دوره اجرا؛
دورههای مذاكرات رسمی صلح تاجيكستان[5]
رديف | محل مذاكرات | تاريخ |
1 | مسكو | 5 الی 9 آپريل 1994 |
2 | تهران | 18 الی 26 ژوئن 1994 |
3 | اسلامآباد | 20 اكتبر الی 1 نوامبر 1994 |
4 | آلماتی | 21 می الی 1 جون 1995 |
5 | عشق آباد | 30 نوامبر الی 22 دسامبر 1995 |
6 | تهران | 5 الی 19 ژانويه 1197 |
7 | مسكو | 26 فوريه الی 8 مارس 1997 |
8 | تهران | 8 الی 17 آپريل 1997 |
9 | مسكو | دورنهايیمذاكرات و امضاء قرارداد صلح 27 ژوئن 1997 |
دورههای مذاكرات مشورتی صلح تاجيكستان
رديف | محل مذاكرات | تاريخ |
1 | تهران | 12 الی 17 سپتامبر 1994 |
2 | مسكو | 19 الی 26 آپريل 1995 |
3 | كابل | 17 الی 19 مي 1995 |
4 | تهران | 19 جولای 1995 |
5 | دوشنبه – كابل | 17 اگوست 1995 (مذاكرات غيابی) |
6 | عشق آباد | 26 ژانويه الی 19 فوريه 1996 |
7 | عشق آباد | 8 الی 21 جولای 1996 |
8 | دوشنبه | جلسه فوقالعاده مجلس عالی تاجيكستان در 11 مارس 1996 |
9 | روستای قرهتگين در ناحيه گرم | جلسه محرمانه رئيسجمهور تاجيكستان و نيروهای مخالف 15 الی 16 سپتامبر 1996 |
تهران | 8 الی 18 اكتبر 1996 | |
منطقه خوشده افغانستان | 10 الی 11 دسامبر 1996 | |
مسكو | 19 الی 23 دسامبر 1996 | |
مشهد | 21 و 22 فوريه 1997 | |
دوشنبه | 5 آپريل 1997 | |
تهران | 8 الی 17 آپريل 1997 |
.[2] پروستریکا به روسی: (перестро́йка) اصطلاحی روسی است که به یک سری از اصلاحات اقتصادی که در ژوئن ۱۹۸۷ توسط رهبر وقت شوروی، میخائیل گورباچف، معرفی گشت اطلاق میشود. این واژه در لغت به معنای "بازسازی" است و منظور از آن اصلاحاتی اقتصادی برای بازسازی اقتصاد شوروی بود.
[3]. ديپلماسی تاجيكستان(گذشته و حال). انتشارات عرفان، دوشنبه،2009، ص222
[4]. همايش درسهای صلح تاجيكستان براي افغانستان، جزوه مطالعات آسيای مركزي و قفقاز، ص 250
[5]. ديپلماسی تاجيكستان(گذشته و حال). انتشارات عرفان، دوشنبه،2009، صفحات218 الی 228
منبع: دیار تاجیکان/ گردآورنده جواد عابد خراسانی
دیدگاه خود را بنویسید