شهر خاروغ پایتخت استان خودمختار بدخشان[2] با جمعيّتی حدود 30 هزار نفر در زمینهای کمعرض و مرتفع و در 2060 متری از سطح دریا و نزدیک محل تلاقی رودخانههای غُند[3] و شاهدارا[4] در مرز افغانستان واقع شده است. درّه رودخانه در اینجا باریک است و شهر در دو خیابان بزرگ شكل گرفته كه در دو طرف خيابان اصلی رديفی از درختان صنوبر قرار دارد.[5] در سال 1895 زمانی که سرانجام مرز بین امپراتوری روسیه و افغانستان تعیین شد مرز از سهخانه و یک سربازخانه و روستای کوهستانی کوچکی از خاروغ تشكيل شد. جادهای از آش[6] تا خاروغ ساخته شد امّا جاده تنها این امکان را فراهم میکرد تا اسب سواران کالاها را به کاروانهای شتر تحویل بدهند.
قرغان تپّه بزرگترین مرکز فرهنگی صنعتی درّهی وخش در 97 کیلومتری جنوب دوشنبه واقع است. مطابق با برخی تحقیقات قرغان تپّه در قرن 7 به وجود آمده اگر چه برخی قدمت آنرا بسیار بیشتر میدانند. شهر در قسمت بالایی درّهی وخش و در مرکز یک مرغزار واقع است. در قرون وسطی این ناحیه را ختای و شهر را ليواقند یا وخش میخواندند.
بالجوان يك منطقه تاریخی در تاجیکستان است. نتایج حفّاریهای طولانی مدت باستانشناسی در كوروكسای در نزدیکی بالجوان امروزی ثابت میکند که 200-800 هزار سال پیش زندگی گیاهی جلگهای و بدون درخت در این ناحیه نفوذ داشته است و حیوانات عجیبی همچون اسبها، کرگدنها، میمونهای وابسته به میمونهای دمکوتاه امروزی، ببرهای دندان شمشیری، زرّافهها و نیاکان فیلها میزیستهاند. بیش از هزار سال پیش بالجوان جزئی از حکومت سامانی بود.
درّه رامیت از 45 کیلومتری شمالغربی دوشنبه شروع میشود. اين درّه با مناطق تفریحی پرشمار و چشمههای آبگرم در مناطق پايينی و از جنگلها و رودخانههای زیبا در مناطق بالايی، يكی از زيباترين و بكرترين مناطق تاجيكستان محسوب میشود. شما میتوانید با نيم ساعت رانندگی از دوشنبه به سوی شهر وحدت به این درّه برسید. رودخانهی کافرنهان 378 کیلومتر طول دارد. سرچشمه سمت چپ آن رودخانه ساربا، از یخها و پهنههای برفی قاراتگين شروع شده و سرچشمه سمت راست آن از رودخانه سردی ميانه در محدوده حصار آغاز میشود.
اگر در بزرگراه کولاب به واسع رانندگی کنید شیبهای تند خواجه مؤمن و دیوارهای نمکی را میبینید که تا ارتفاع 500 متری رسیدهاند. راههای نمکی به علت تناوب لایههای خالص(از5 تا 15 سانتیمتر) و ناخالص(مخلوط شده با انواع مختلف خاک رس با حدود 5/1 سانتی متر ضخامت) براحتی قابل مشاهده هستند. این نمکها حداقل در مدت 20000 سال در اینجا روی هم انباشته شدهاند. ماركوپولو، كاشف مشهور ونيزی صدها سال پیش پس از بازدید از این منطقه نوشت: در اینجا نمک سفت است و توسط بیلهای بزرگ شکسته شده است. میزان نمک آنقدر زیاد است که تا آخر دنیا برای همه کافی است.
چهل و چهار چشمه مکان بسیار معروفی در تاجیکستان و کشور همسایه ازبکستان است، زیرا از دامنهی تپّه کوچکی که قبلاً صحرا بوده است پنج چشمهی بزرگ از زیر زمین بیرون میآید که به 39 چشمه کوچکتر تقسیم میگردند. آب چشمهها با هم جریان مییابند تا کانالی پر از ماهی به عرض 12تا 13متر تشکیل دهند. جالب است بدانید ماهیها به طرف پایین رودخانه شنا نمیكنند بلکه در 8 الی9 متری ابتدای آن میمانند.
در قرون 2 و 3 قبل از میلاد مسيح منطقه درّه کافرنهان و مناطق اطراف آن بخشی از امپراطوری یونانی- باختری بود. اين مطلب از سكّههايي كه در ولايت قشقا دريا، حوالی شهرِكتاب يافت شد، تاييد میشوند. اكثر اين سكّهها مضروب دوران اوكراتيدس می باشند. این مناطق در قرون 1 قبل از میلاد تا 3 پس از میلاد بخشی از امپراطوری کوشان شد. در قرن 8 این ناحیه(همراه با سایر مناطق آسیای مرکزی) توسط اعراب مورد تهاجم قرار گرفت و بالاخره در قرون 14 و 15 به تیمور تعلق یافت.
درست در مرکز شهر کولاب و در نزدیکی موزه مطالعات منطقهای آرامگاهی قرار دارد که توسط درختان چنار صد ساله احاطه شده و متعلق به شاعر، فیلسوف و متفکّر قرن 14 ميلادي، میر سیّدعلی همدانی است. میر سیّدعلی همدانی که در برخی منطقهها با نامهای شاه همدان و امیرکبیر نیز شناخته میشود، در تاجیکستان عهد شوروی چهرهای شناخته شده نبود. تولّد میر سیّدعلی در دوازدهم رجب سال 714ق اتفاق افتاده است و به حساب ابجد كلمه "رحمه الله" تاریخ ولادت اوست؛ چنانكه "بسم الله الرحمن الرحیم" تاریخ وفات او (786ق) میباشد و برحسب نقل این كلمه مباركه را در موقع وفات بر لب داشته است.
باختر، کشوری باستانی در آسیای مرکزی است، که امروزه در منطقه جنوب تاجیکستان، ازبکستان و شمال افغانستان واقع شده است. از باختر به عنوان منبع عتیقه نام برده ميشود. یک منطقه که طلای بسیاری از آنجا استخراج میشده و اسبهای باشکوهی را میپرورانده است. در گنج معروف آمودریا که در قرن 19 در کناره راست رودخانهی پنج یافت شد، تعداد زیادی از اقلام طلایی همراه با تصاویری از اسبها با ویژگیهای واضحی از گونههای بومی منطقه وجود داشت. رودخانههای پنج و وخش در وسط این منطقه جریان دارند و بعد از بهم پیوستن، رودخانه بزرگ آمودریا که در دنیای باستان به جیحون معروف بوده است را به وجود میآورند. ناحیه پهناوری بین وخش و پنج (یعنی کناره چپ درّه وخش) به نام منطقه ختل وجود داشته است. در تاریخ باستان، ختل یک قسمت از بخارا بوده است.
در سال 1877 ميلادی در کنار آمودریا (در زمانهای باستان این قسمت از رودخانه و ریزآبههایش به جیحون معروف بودهاند.) ساکنین محلّی یک گنج بزرگ در نزدیکی تخت قباد[2] یافتند که شامل بیش از 2000 سکهی طلا و نقره و بسیاری از آثار هنری طلايی متعلّق به دورههای هخامنشی و باختری-يونانی[3] میشد. گنج به سه تاجر بخارایی که با کاروانهایشان عازم شمال هند (پاکستان امروزی) بودند فروخته شد.
بیش از 20 سال است که سفرهایی با عنوان "سفرهای گروهی جاده ابریشم" از مبدا ایران برگزار میکنیم. سفرهایی به مقصد کشورهای ترکمنستان، ازبکستان و تاجیکستان، برای بازدید از شهرهای تاریخی سمرقند، بخارا و خیوه.