* چومولونگما نام محلی قله اورست در منطقه تبت و چین می‌باشد.

قسمت سوم: ورود به لهاسا؛ شهری در آغوش کوه‌های سپید و ابرهای رازآلود  
درب قطار به آرامی بازشد و نسیم خنکی که با نم‌نم باران عجین شده بود، صورتم را نوازش داد. هوای لهاسا، پایتخت تاریخی تبت، حتی در فصل گرمایش هم طراوت کوهستان را در خود دارد. بارانِ سبک، خیابان‌ها را شسته بود و انعکاس نور در کوچه‌پس‌کوچه‌های شهر، جلوۀ دیگری به لهاسا بخشیده بود.
لهاسا، پایتخت منطقه‌ی خودمختار تبت در چین، شهری است با تاریخی کهن و فرهنگی غنی که در ارتفاع 3650 متری از سطح دریا قرار گرفته است. این شهر  که به "شهر آفتاب" معروف است، به‌دلیل موقعیت جغرافیایی‌اش در فلات مرتفع تبت، یکی از مرتفع‌ترین شهرهای جهان محسوب می‌شود. لهاسا در دره‌ای حاصلخیز میان کوه‌های هیمالیا واقع شده و رودخانه کیچو از کنار آن می‌گذرد. آب‌وهوای آن به‌صورت چهار فصل قابل لمس است، با زمستان‌های سرد و تابستان‌های معتدل که بارش‌های موسمی تابستانی، طراوت خاصی به آن می‌بخشد.  
اولین چیزی که توجه‌ام را جلب کرد، کوه‌های پربرف و سر به فلک کشیده‌ای بود که گویی نگهبانان کهن این سرزمین هستند. قله‌های سفیدپوش "نیانچن تانگولا" در دوردست، زیر آسمان آبی-خاکستری، ترکیبی از صلابت و زیبایی را خلق کرده بودند.  

در مسیر رسیدن به هتل از کنار قصر باشکوه پوتالا عبور کردم. این بنای عظیم و مقدس، با دیوارهای سرخ و سفیدش، بر فراز تپه‌ای مشرف به شهر ایستاده است، گویی نگینی درخشان در میان کوه‌های هیمالیا. پوتالا نه فقط یک قصر، بلکه نمادی از تاریخ، مذهب و هنر تبتی‌هاست. این قصر که زمانی اقامتگاه دالایی لاما بود، بیش از سیزده طبقه و هزاران اتاق دارد و گفته می‌شود ساخت آن در قرن هفدهم توسط دالایی لامای پنجم آغاز شد. هرچه نزدیک‌تر می‌شدم، عظمت معماری آن بیشتر خودنمایی می‌کرد: طلاکاری‌های درخشان سقف‌ها، پنجره‌های منقوش به طرح‌های بودایی، و پرچم‌های نیایشی که در باد می‌رقصیدند.  

*****

بعد از ورود به هتل و تحویل اتاق به پیشنهاد لیدر محلی تصمیم گرفتم در اتاق بمانم و تا فردا صبح که برنامه‌ بازدید از شهر لهاسا را داریم، استراحت کنم. ورود به لهاسا، می‌تواند چالش بزرگی برای بدن باشد. در چنین ارتفاعی، میزان اکسیژن هوا تقریباً چهل درصد کمتر از سطح دریا است و بدن شما زمان نیاز دارد تا با این شرایط سازگار شود. به همین دلیل، توصیه می‌شود بیست و چهار تا چهل و هشت ساعت اول پس از ورود، هیچ فعالیت سنگینی انجام ندهید و فقط در هتل استراحت کنید تا از بیماری ارتفاع (Altitude Sickness) جلوگیری شود. 

در ارتفاعات بالا، فشار اتمسفر کاهش می‌یابد و در نتیجه، مولکول‌های اکسیژن کمتر در دسترس ریه‌ها قرار می‌گیرند. این مسئله باعث می‌شود خون شما نتواند به‌اندازهٔ کافی اکسیژن حمل کند و در نتیجه، بافت‌های بدن دچار هیپوکسی (کم‌اکسیژنی) می‌شوند. بدن برای جبران این وضعیت، شروع به تولید گلبول‌های قرمز بیشتر می‌کند، اما این فرآیند حداقل یک تا سه روز زمان می‌برد. تا آن زمان، ممکن است علائمی مانند سردرد، سرگیجه، تهوع، بی‌خوابی و تنگی نفس را تجربه کنید که نشانه‌های رایج ارتفاع‌زدگی هستند.
در این ارتفاع برای افراد تازه وارد هرگونه فعالیت بدنی (حتی پیاده‌روی سریع) نیاز به اکسیژن بیشتری دارد و می‌تواند علائم ارتفاع‌زدگی را تشدید کند. در موارد شدید، کم‌اکسیژنی می‌تواند منجر به تجمع مایع در ریه‌ها (ادم ریوی) یا مغز (ادم مغزی) شود که شرایطی تهدید کننده‌اند. استراحت به بدن فرصت می‌دهد تا بدون فشار اضافی، خود را تنظیم کند. البته نوشیدن آب زیاد، پرهیز از الکل و غذاهای سنگین، و خواب کافی به فرآیند اکلیماتیزاسیون (هم‌هوایی) کمک می‌کنند.*

هوا کم‌کم رو به تاریکی می‌رفت، اما روشنایی چراغ‌های شهر، لهاسا را در هاله‌ای از آرامش فرو برده بود. خیابان‌های اطراف معبد جوخانگ، یکی از مقدس‌ترین مکان‌های تبتی‌ها، هنوز پر از زائرانی بود که با چرخ‌های نیایشی در دست، دور معبد می‌گشتند. بوی عود و صدای مانتراهای بودایی فضایی روحانی آفریده بود. در میان بازار سنتی برخار، دست‌فروشان سوغاتی‌های رنگارنگ، از تسبیح‌های تبتی تا صنایع دستی محلی، را به مسافران عرضه می‌کردند.  
لهاسا شهری است که در آن، طبیعت و معنویت در هم آمیخته‌اند. کوه‌های سپید، قصرهای باستانی، و مردمی که با ایمان راسخشان این سرزمین را زنده نگه داشته‌اند، تصویری فراموش‌نشدنی در ذهن هر مسافری حک می‌کنند. و من، در همان لحظات اول، فهمیدم که این سفر، نه فقط یک گشت‌وگذار، بلکه سفری به اعماق تاریخ و روح یک تمدن کهن خواهد بود.
با طلوع آفتاب، از خوابی عمیق و آرام در هتل سنتی لهاسا بیدار شدم. پنجرهٔ اتاق رو به کوه‌های مه‌آلود باز می‌شد و نسیم خنک صبحگاهی، همراه با عطر چوب صندل و بخورهای تبتی، فضایی روح‌نواز آفریده بود. پس از دوشی گرم که خستگی سفر را از تنم زدود، با لباس‌های گرم و کفش‌های مناسب پیاده‌روی به سمت رستوران هتل رفتم. بوی نان تازه‌ی تبتی و چای کره‌ای نمکی که از دور به مشام می‌رسید، اشتیاقم را برای شروع روزی پر از کشف و شگفتی دوچندان کرد. امروز روز پرکاری دارم. شهر لهاسا، شهری که باید آن را کشف کنم.

مردم لهاسا عمدتاً از قوم تبتی هستند که به زبان تبتی سخن می‌گویند و پیرو آیین بودایی هستند. با این حال، در سال‌های اخیر، مهاجرت چینی‌های هان به این منطقه افزایش یافته و ترکیب جمعیتی لهاسا را تغییر داده است. تبتی‌ها مردمی مهمان‌نواز و پایبند به سنّت‌های خود هستند. لباس سنّتی آنها، چوبا، و غذاهای محلی مانند تسامپا (آرد جو بریان) و چای کره‌ای نمکی بخشی از فرهنگ روزمرهٔ آنهاست. اگرچه زندگی مدرن به لهاسا راه یافته و مراکز خرید، هتل‌های لوکس و خطوط راه‌آهن به این شهر آمده‌اند، اما بسیاری از تبتی‌ها همچنان به شیوه‌ی سنّتی زندگی می‌کنند و در جشنواره‌هایی مانند لسار (سال نو تبتی) و شوتون (جشن ماست) شرکت می‌کنند.
از نظر سیاسی، لهاسا مرکز منطقه‌ی خودمختار تبت است و مانند دیگر مناطق چین، تحت حاکمیت حزب کمونیست اداره می‌شود. دولت چین در دهه‌های اخیر پروژه‌های عمرانی گسترده‌ای در لهاسا اجرا کرده، از جمله گسترش شبکه‌های حمل‌ونقل، ساخت مدارس و بیمارستان‌ها. اما این اقدامات با انتقاداتی نیز همراه بوده است؛ برخی تبتی‌ها معتقدند این سیاست‌ها به‌منظور تضعیف هویت فرهنگی تبت و تقویت نفوذ چین در منطقه انجام شده‌است. جنبش‌های استقلال‌طلبانه در گذشته، مانند قیام ۱۹۵۹م و اعتراضات ۲۰۰۸م، نشان‌دهنده‌ی تنش‌های موجود است. با این حال، دولت چین بر سیاست‌های خود مبنی بر توسعه‌ی اقتصادی و ادغام تبت در چین پایدار مانده است.  

امروز لهاسا شهری دوگانه است؛ از یک سو، بناهای تاریخی مانند قصر پوتالا و معبد جوخانگ یادآور عظمت گذشته‌ی آن هستند و از  سوی دیگر، ساختمان‌های مدرن و خیابان‌های پررفت‌وآمد نشان‌دهنده‌ی تحولات اخیرند. گردشگری یکی از منابع اصلی درآمد لهاسا است و هر ساله گردشگران زیادی برای دیدن جاذبه‌های منحصربه‌فرد آن به این شهر سفر می‌کنند. با این حال، چالش‌های زیادی پیش روی لهاسا قرار دارد، از حفظ فرهنگ تبتی در برابر هجوم مدرنیته تا مسائل زیست‌محیطی ناشی از توسعه‌ی شهری. در نهایت، لهاسا شهری است که در آن تاریخ، مذهب و سیاست در هم تنیده‌اند و آینده‌اش به تعادل میان این عوامل بستگی دارد.
لهاسا بیش از هزار و سیصد سال قدمت دارد و به عنوان مرکز سیاسی، مذهبی و فرهنگی تبت شناخته می‌شود. این شهر در قرن هفتم میلادی توسط پادشاه سونگتسن گامپو، بنیانگذار امپراتوری تبت، تأسیس شد. او با ازدواج با دو شاهزاده‌ خانم بودایی — یکی از چین و دیگری از نپال — زمینه‌ساز ورود بودیسم به تبت شد. لهاسا در طول قرن‌ها به کانون قدرت دالایی لاماها تبدیل شد و قصر پوتالا، نماد حکومت مذهبی-سیاسی تبت، در این شهر ساخته شد. در سال ۱۹۵۱م، پس از لشکرکشی چین به تبت، این منطقه تحت کنترل حکومت مرکزی چین درآمد و در سال ۱۹۶۵م، منطقهٔ خودمختار تبت به‌طور رسمی تأسیس شد. امروزه، اگرچه لهاسا مدرنیزه شده و تحت حاکمیت چین است، اما  هویت تبتی آن در معماری، زبان و آیین‌های مردم به‌وضوح دیده می‌شود.  

لهاسا برای بودایی‌های تبتی و پیروان مکتب لاماییسم، شهری مقدس است. معبد جوخانگ، کهن‌ترین و مهم‌ترین معبد بودایی در تبت، هر ساله هزاران زائر را به خود جذب می‌کند. آیین‌های مذهبی مانند چرخش چرخ‌های نیایش، پرواز پرچم‌های دعا و مراسم گفت‌وگوی مذهبی در صومعه‌هایی مانند سِرا و درپونگ بخشی از زندگی روزمرهٔ مردم است. دالایی لاما، رهبر مذهبی بوداییان تبتی، تا پیش از تبعید در سال ۱۹۵۹م در قصر پوتالا زندگی می‌کرد. امروزه دولت چین با انتصاب پانچن لاما (دومین مقام مذهبی بودیسم تبتی) سعی در کنترل امور مذهبی تبت دارد، اما بسیاری از تبتی‌ها همچنان به دالایی لاما به‌عنوان رهبر معنوی خود وفادار هستند.
امروز قرار است از قصر پوتالا، این گوهر معماری تبتی و نماد مقاومت یک فرهنگ دیرینه دیدن کنم. قلبم به‌شدت می‌تپد؛ گویی تمام سال‌های انتظار برای رسیدن به این لحظه، در یک صبح خلاصه شده است. پوتالا نه‌تنها یک قصر، بلکه رازآلودترین و مقدس‌ترین نقطه‌ای است که تا به حال پا به آن گذاشته‌ام. می‌گویند اینجا روزگاری ممنوعه‌ترین منطقه‌ی دنیا بود و تنها راهبان و مقامات بلندپایه اجازه‌ی ورود به آن را داشتند. حالا من، با چشمانی کنجکاو و روحی مشتاق، آماده‌ام تا از این اسرار سر به مهر پرده بردارم. هر قدم به سوی قصر، مانند سفری به دل تاریخ است و تصور تماشای نقاشی‌های دیواری هزارساله، تالارهای طلایی، و تمثال بوداهای مقدس، چنان شوقی در من ایجاد کرده که حتی ارتفاع زیاد و هوای رقیق لهاسا هم نمی‌تواند آن را کم کند!

*نکات طلایی برای روز اول در لهاسا  
۱. حرکت آهسته: حتی برای رفتن به رستوران هتل، آرام راه بروید.  
۲. هیدراته بمانید: روزانه سه تا چهار لیتر آب بنوشید تا خون رقیق‌تر و گردش اکسیژن بهبود یابد.  
۳. از قرص‌های ارتفاع استفاده کنید: اگر پزشک برایتان استازولامید (Diamox) تجویز کرده، مصرف آن را از روز قبل از سفر شروع کنید.  
۴. به بدن گوش دهید: اگر علائم شدید مانند استفراغ مکرر یا تنفس نامنظم داشتید، فوراً به پزشک مراجعه کنید.  
به‌خاطر  داشته باشید که ۳۰٪ از مسافران به‌درجاتی دچار ارتفاع‌زدگی می‌شوند، اما  با رعایت این توصیه‌ها، می‌توانید از سفر خود به لهاسا لذت ببرید بدون آنکه  سلامتی‌تان به خطر بیفتد!

ادامه دارد...
جواد عابد خراسانی

قسمت چهارم...