عجایب گردشگری تاجیکستان
درّه یغناب تقریبا از 150 كیلومتری شمال پایتخت تاجیكستان (شهر دوشنبه) شروع میشود. درّه كمی قبل از گذرگاه انزاب شروع شده و حدود 60 كیلومتر طول دارد. درّه توسط رودخانههای كومبیل و برزنگا شكل گرفته كه از یخچالهای طبیعی تقاطع كوهستانی تاكعلی سرچشمه میگیرد. انشعابات رودخانههای یغناب به رودخانه زرافشان جاری میشود و محدودهی زرافشان را از محدوده حصار جدا میكند. قسمت بالایی درّه به دلیل چمنزارهای باشكوه به دامنه كوههای آلپ مشهور میباشد. منطقه جمعیت دائمی ندارد. تنها در تابستان چوپانها، گاوهایشان را برای چرا به اینجا میآورند.
مجتمع حضرتبابا در قسمت شمال شرقی دهكده چهاركوه كنونی واقع شده و شامل ساختمانهای مذهبی متعدّدی است كه در امتداد يكديگر و روبروی آرامگاه يك روحانی قرار گرفته است. جمعيّت محلّی روحانی را هستی پادشاه يا هستی امير يا امير حمزه صاحبقران مینامند.(صاحبقران به معنی استاد و منظومهی ستاره خوش يمن میباشد.)
مجتمع معماری تاريخی حضرت شاه در بخش قديمی شهر استروشن واقع شده كه متشكل از 3 ساختار مذهبی است. آرامگاه حضرت شاه، آرامگاه خدايار ولعمی و مسجد حضرت شاه و(همچنين مسجد نمازگاه) كه به شكل نيم دايرهای اطراف يك چشمه آب چيده شدهاند. حضرت شاه نام روحانی است كه در آنجا تدفين شده. طبق افسانههای شفاهی وی برادر كاظم بن عباس است كه به طور فرضی در قرن يازدهم در مجتمع شاه زند سمرقند تدفين شده و عموزادهی حضرت محمّد(ص) میباشد. در قديم قبرستان، مدرسه، گورخانه و نگارخانه در مجاورت آرامگاه وجود داشت. طبق اسناد ضبط شده دوازده قاری قرآن در شش حجره در آرامگاه زندگی میكردند و برای روح متوفّی كه در قبرستان همجوار دفن میشود طلب مغفرت كنند.
استرفشن يا استروشن (اوراتپّه سابق) شهری موزهای و مركز هنرهای دستی و تجارت باستان است. استروشن يكی از قديمیترين شهرهای آسيای مركزی است كه در سال 2002 دو هزار و پانصدمين سال خود را جشن گرفت. اين شهر در 73 كيلومتری خجند واقع شده است. پارسيان آن را كوراكده و سغديان آن را كوروشكده مینامند. پژوهشگران معاصر آن را با سيروپول باستانی شناختهاند. در قرن ششم قبل ميلاد مسيح شهر با 3 رديف ديوار قلعهدار شده و با قلعهای به طول 6000 متر احاطه شده كه بدليل بازگانی پرمنفعت و صنعتگری ماهرانه آن بسيار مشهور بود.
موزه تاریخی شهر خجند چندين سال پیش گشایش یافت. اين موزه هم اکنون به مهمترین مکان دیدنی شهر تبدیل شده و بازدید از آن جزء برنامههای حتمی ميهمانان دوّمین شهر بزرگ تاجیکستان است. نمای ساختمان آن که به استحکامات عظیم باستانی میماند، یادآور دژ بزرگی است که زمانی در کرانۀ رود سیر(سیحون) خودنمایی میکرد و گویا در سدۀ چهارم پیش از میلاد دیدبانگاه لشکر اسکندر مقدونی بوده است. بازماندههای آن دژ کهن را میتوان درست در کنار همین ساختمان جدید امروزي به نظاره نشست. در واقع بنای جديد موزه تاریخی خجند در گوشۀ راست همان دژ باستانی بنا شده است.
مجتمع ساختمانی مذهبی بزرگی به نام مقبره شيخ مصلحالدّين در مركز تاريخی شهر خجند واقع شده و به نام مصلحالدّين خجندی كه شاعر و حاكم شهر بوده و در قرن دوازدهم میزيسته نامگذاری شده است. زندگینامه وی به نام مناقب[1] حفظ و نگهداری شده است. بر طبق افسانه قومی شيخ مصلحالدّين فرد شگفتانگيز و مقدّسی بوده است. بعد از مرگش وی ابتدا در روستای اونجی به خاك سپرده شد كه در حومه خجند قرار دارد. مدّتی بعد پيروانش خاكستر شيخ را به مكانی كه هم اكنون مقبره اوست منتقل كردند و آرامگاه بزرگی بر روی قبرش ساختند.
خجند دوّمين شهر بزرگ تاجيكستان میباشد، كه در شمال كشور واقع شده است، يكی از قديمیترين شهرهای تاجيكستان كه حدود 2300 سال قبل در طول دوران الكساندر بزرگ تأسيس شد. طبق گفته تاريخ نويسان يونانی در سال 329 قبل از ميلاد مسيح، الكساندر بزرگ قلعهای بر روی رودخانه تانايس يا ياكسارت (سيحون امروزی) بنا كرد، و با آن مرز طبيعی امپراطوری خود را مشخّص كرد. وی آن را به نام خود ناميد و آن را با جنگجويان يونانی و جمعيّت محلّی سكنی داد. البته اين قلعه در ابتدا يك شهر نبود. هر چند، بعدها به دليل موقعيت جغرافيايی و استراتژيكی آن جمعيّت آن زياد شده و تبديل به شهری بزرگ شد. در تاريخ اين شهر به نام الكساندر يا اسخاتا شناخته میشود.
در كنار رود زرافشان، در قسمت پايان دهِ ويشب، واقع در ولايت سغد تاجيكستان مزار مباركي وجود دارد كه مردم آن را منسوب به عارف نامآور و آفتاب عالم عرفان شمسالدّين تبريزي ميدانند. اين روستا حدوداً 200 كيلومتر تا شهر دوشنبه پايتخت تاجيكستان و 250 كيلومتر تا شهر سمرقند فاصله دارد. مردم روستاي ويشب و روستاهاي اطراف تمامي مراسم و سنّتهاي مذهبي خود را در اين مزار انجام ميدهند. علاوه بر اين از شهرهاي بزرگي همچون سمرقند و بخارا، پنجكنت، استروشن، خجند و مناطق ديگر مردمان زيادي به زيارت اين سلطان عارفان ميرسند و اعتقاد و اخلاص بيپاياني نسبت به ايشان دارند. مردم اين مزار را با نام مزار مولانا محمّد شمسالدّين محمّدابن عليابن ملك داد سبزپوش تبريزي ميشناسند.
نزديك شهر خاروغ در 2320 متری از سطح دریا و بالای رودخانه، محلّ اتّصال دو رودخانه غُند و شاهدارا، مرتفعترین نقطه سبز دنیا، باغهای کشاورزی پامیر قرار دارد. اين باغ در بين باغهای کشاورزی کشورهای مشترکالمنافع از همه مرتفعتر میباشد. باغها در سال 1940م در یک منطقه کوهستانی سخت تأسيس شدند. آب و هوا خشک و به شدّت اقلیمی است. نوسانات بارندگی بین 200 تا 300 میلیمتر و به شرایط جوّی و ارتفاع بستگی دارد. درجه دمای متوسط سالیانه در اینجا 8.7 درجهی سانتیگراد است.
در پایان نخستین هزارهی قبلا از میلاد مسیح ساخت قلعههای محکم به منظور جلوگيری از تهدید حملات نظامی همسایگان آغاز شد. نخستین قلعه در تاجيكستان يمچون بود. روستايی به همين نام نيز در نزديكی قلعه وجود دارد. عدّهای قلعه يمچون را كافر قلعه نيز مینامند. قلعه يمچون در قرن 3 قبل از میلاد در کنارهی سمت راست رودخانهی پنج روی تپّه ماهورهای رشته کوه وَخَن[2] ساخته شده است. قلعه روی یک پرتگاه قرار دارد و دائماً با ریزابههای رودخانههای پنج، شسته میشود. مسيرهای زير قلعه بسيار شيب بوده و در تمام طول سال دست نیافتنی هستند. آنها در طراحی قلعه مورد استفاده قرار گرفتهاند.
در فوریه سال 1911 در مرکز پامير زلزلهای در مقیاس 9 ریشتر به وقوع پیوست و سبب یک رانش عظیم شد که رودخانه مرغاب را مسدود کرد. قسمت پهناوری از سراشیبیهای موزكال فرو ریختند و به آرامی روستای اوسای در زير حجم عظيمی خاك مدفون شد. تقریباً 90 سکنه از روستا کشته شدند. احتمالاً آنها هرگز نفهمیدهاند چه اتفاقی افتاده است. مسدود شدن رودخانه سبب ایجاد یک دریاچه شد. دریاچه شروع به انباشتن آب رودخانه کرد و یک سال بعد از زلزله به روستای سارز سرازیر شد. درياچه سارز درارتفاع 3000 متری واقع شده و تقریباً 55 کیلومتر طول و به طور متوسط بين 1.5 تا 3.5 کیلومتر عرض دارد. درياچه سارز با حداکثر عمق تقریبی 500 متر مساحتی نزديك به 80 کیلومتر را پوشش میدهد. دمای آب تقریباً 4 الی 6 درجهی سانتیگراد است.
قلّه اسماعيل سامانی معروفترین منطقهی گردشگری و کوهنوردی در پامیر، بلندترین قلّه در همهی کشورهای مشترک المنافع (CIS) است. اين قلّه تا پيش از اين با نام قلّه كمونيزم مشهور بود. ارتفاع اين قلّه مشهور از سطح دريا 7495متر میباشد. قلّه كمونيزم در سال 2000 به احترام پایهگذار سلسهی بزرگ سامانيان در قرن 10 به اسماعیل سامانی، تغییر نام داده شد. قلّه در سال 1928م در طی تحقیق یک هیئت اعزامی از آلمان و شوروی کشف شد و تا مدّتی قلّه استالين نام داشت. در سال 1962م به قلّه كمونيزم تغییر نام داده شده و در سال 1933م برای نخستین بار یک گروه از هیئت تحقیقی تاجیک به بلندترین قلّه در اتّحادیه شوروی سابق، در یخچال طبیعی بيواچنی صعود کردند.
کوهستان افسانهای لعل در سمت چپ درّهای به همین نام در شمال سراشیبیهای رشته کوه لعل و در سمت راست رودخانهی پنج و در بین راه بین خاروغ و ايشكاشيم واقع شده است. لازم است شما از جادهی اصلی به سمت چپ بچرخید و از سربالايیهای کوهستان به سمت روستای كوه لعل که 200 متر بالاتر از رودخانهی پنج واقع شده است، بالا بروید.[2] تقریباً 8 کیلومتری بعد از روستا و بعد از چندین پیچ در جاده به کوهستان لعل میرسید. كوهستان لعل به آسانی از بزرگراه قابل دیدن است و اگر شما به دقت نگاه کنید، میتوانید مسیرهای دالانهای استخراج معدن را ببینید. راههایی از جادههای قدیمی و مناطق خراب شده قابل رويت میباشند.
سنگنگارهها يا نقّاشیهای حک شده روی سنگ، دستهی متفاوتی از آثار تاریخی را ارائه میدهند. منطقهی پامیر با بیش از 50 مکان غنیترین منطقه دارای نقّاشیهای سنگی در تاجیکستان است. این نقّاشیها را میتوان در درّههای رودخانهی غُند، سدّ چرتوم، پنج، در نزدیکی نمتگوت، لنگر، پارشنو، شاهدارا، ياژولام، شمال روستای آقجلگه و در ورودي رودخانه برتنگ یافت. همچنين در امتداد ساحل رود زرافشان و شاخههای آن در سلسله جبال قوراما به مقدار زياد تصويرهای روی سنگ پيدا شدهاند
اگر در بزرگراه پامیر جایی بین گذرگاه كايتزيك[2] (4271 متر) و علیچور رانندگی کنید، به تابلویی برمیخورید كه شما را از جاده اصلی خارج كرده و به دریاچههای زيبای بلنكول و ياشيكول راهنمایی میكند.[3] پیچ جاده ياشيكول در کیلومتر 145 بعد از مرغاب است. جاده فرعی بلنكول در حدود 18 کیلومتری جاده اصلی قرار دارد و از بلنكول تا دریاچهی ياشيكول هم 15 کیلومتر دیگر باید راه پیمود. ياشيكول به معنی دریاچه سبز است. این دریاچه در ارتفاع 3700 متری از سطح دریا قرار داشته و 19 کیلومتر طول و 1 تا 4 کیلومتر عرض دارد. همچنين اين درياچه در عمیقترین نقطه، حدود 50 متر عمق دارد.
درياچه قرهكول يا دریاچه سیاه بزرگترین منبع آب طبیعی در تاجیکستان است که در شرق پامیر واقع شده و 3900 متر از سطح دریا ارتفاع دارد. این دریاچه مساحتی در حدود 380 کیلومتر مربع را در بر میگیرد و متوسط تا 238 متر عمق دارد. این دریاچه 33 کیلومتر طول و 23 کیلومتر پهنا داشته و یک رشته جزیره بزرگ که از شمال به جنوب کشیده شده دریاچه را به دو قسمت کمعمق شرقی و قسمت عمیق غربی تقسیم کرده است.
لازوريت يا همان سنگ لاجورد يا لاژورد نام دیگر این سنگ معدنی است که طیف متنوعی از نیلی، بنفش، آبی گلگندم یا سبزآبی دارد. منابع محدودی از این سنگ در جهان وجود دارد. در افغانستان، تاجیکستان، روسیه و شیلی معادني از اين سنگ پيدا شده است. بهترین سنگهای نیلی فقط در پامیر غربی و افغانستان استخراج میشود و بسیار نادر است. نمونههای لاجورد معمولاً به علّت ناخالصی خالدار یا راهراه هستند. کریستالهای پریت طلایی، پریت سولفوریک این سنگ را به نحو خاصی زیبا میسازد. لاجورد هرگز شکسته نمیشود حتّی وقتی حرارت داده میشود. این ویژهگیها در زمان باستان شناخته شده بوده و برای تایید اصالت آن مورد استفاده قرار میگرفتند.
قلعهی قهقهه از روی نام قهرمان حماسی افسانهای نامگذاری شده است که پادشاه آتشپرستانی با پوست تیرهرنگ بوده است. بقایای این قلعه گِلی مربوط به قرن 4 بعد از میلاد را میتوان بر قلّه صخرهای در کنارهی رود پنج، آنجا که به ریزابهای در افغانستان میپیوندد، ببينيد. قلعه شامل دو رأس است که از شرق به غرب امتداد دارند. رأس بزرگتر نزديك به 500 متر درازا دارد و در ارتفاع 125متری از سطح رودخانه در شرق است و با شیبی کند به سمت غرب پایین میرود.[1]
گرم چشمه در 2325 متری از سطح دریا در سراشیبیهای غربی کوههای شاهدارا و در امتداد رودخانه گرمچشمه واقع شده است. با بررسی توده عظیمی از رسوب سنگ تراورتن که به پایین رودخانه سرازیر شده و طی قرنها متراکم شده و شکل یافتند به اين نتيجه میرسيم كه گرمچشمه باید چندین هزار سال قدمت داشته باشد.[2] آب معدنی با بالاترین درجه هم در چشمههای آبگرم کوچک و هم در چشمههای آبگرم بزرگ با ارتفاع 10 سانتیمتر تا 5/1 متر فوران میكنند و به سطح میآیند. تقریباً در هر ثانیه 5 تا 7 لیتر آب داغ از چشمه بیرون میآید. آب همواره با گلولههای کلسیم آهک به قطر 5/0 تا 4 سانتیمتر در ترکیب با پودر سفید با ویژگی آهگی بیرون میآید.
در قرون وسطی منطقه پامیر به دلیل استخراج نقره شهرت داشت. این استخراج در قرن 10 با بهرهبرداری از ذخایر نقره نزدیک رودخانه توقوزبالاك در کناره سمت چپ رودخانه غُند، در محدودهی بچار آغاز شد. سرمایهسازی از ذخایر این ناحیه منجر به توافق معدنچیان و متخصّصان ذوبآهن در چرتيم، ورشز، شازود، ميانهكوه، و بسیاری دیگر شد. استخراج در سطح وسیع نبود. استخراج در قرن 11 در طی "بحران نقره" رشد زيادی کرد؛ ذخایر نقره توسعه یافتند و در پامیرشرقی به شدت مورد بهرهبردای قرار گرفتند.
شهر خاروغ پایتخت استان خودمختار بدخشان[2] با جمعيّتی حدود 30 هزار نفر در زمینهای کمعرض و مرتفع و در 2060 متری از سطح دریا و نزدیک محل تلاقی رودخانههای غُند[3] و شاهدارا[4] در مرز افغانستان واقع شده است. درّه رودخانه در اینجا باریک است و شهر در دو خیابان بزرگ شكل گرفته كه در دو طرف خيابان اصلی رديفی از درختان صنوبر قرار دارد.[5] در سال 1895 زمانی که سرانجام مرز بین امپراتوری روسیه و افغانستان تعیین شد مرز از سهخانه و یک سربازخانه و روستای کوهستانی کوچکی از خاروغ تشكيل شد. جادهای از آش[6] تا خاروغ ساخته شد امّا جاده تنها این امکان را فراهم میکرد تا اسب سواران کالاها را به کاروانهای شتر تحویل بدهند.
قرغان تپّه بزرگترین مرکز فرهنگی صنعتی درّهی وخش در 97 کیلومتری جنوب دوشنبه واقع است. مطابق با برخی تحقیقات قرغان تپّه در قرن 7 به وجود آمده اگر چه برخی قدمت آنرا بسیار بیشتر میدانند. شهر در قسمت بالایی درّهی وخش و در مرکز یک مرغزار واقع است. در قرون وسطی این ناحیه را ختای و شهر را ليواقند یا وخش میخواندند.
بالجوان يك منطقه تاریخی در تاجیکستان است. نتایج حفّاریهای طولانی مدت باستانشناسی در كوروكسای در نزدیکی بالجوان امروزی ثابت میکند که 200-800 هزار سال پیش زندگی گیاهی جلگهای و بدون درخت در این ناحیه نفوذ داشته است و حیوانات عجیبی همچون اسبها، کرگدنها، میمونهای وابسته به میمونهای دمکوتاه امروزی، ببرهای دندان شمشیری، زرّافهها و نیاکان فیلها میزیستهاند. بیش از هزار سال پیش بالجوان جزئی از حکومت سامانی بود.
درّه رامیت از 45 کیلومتری شمالغربی دوشنبه شروع میشود. اين درّه با مناطق تفریحی پرشمار و چشمههای آبگرم در مناطق پايينی و از جنگلها و رودخانههای زیبا در مناطق بالايی، يكی از زيباترين و بكرترين مناطق تاجيكستان محسوب میشود. شما میتوانید با نيم ساعت رانندگی از دوشنبه به سوی شهر وحدت به این درّه برسید. رودخانهی کافرنهان 378 کیلومتر طول دارد. سرچشمه سمت چپ آن رودخانه ساربا، از یخها و پهنههای برفی قاراتگين شروع شده و سرچشمه سمت راست آن از رودخانه سردی ميانه در محدوده حصار آغاز میشود.
اگر در بزرگراه کولاب به واسع رانندگی کنید شیبهای تند خواجه مؤمن و دیوارهای نمکی را میبینید که تا ارتفاع 500 متری رسیدهاند. راههای نمکی به علت تناوب لایههای خالص(از5 تا 15 سانتیمتر) و ناخالص(مخلوط شده با انواع مختلف خاک رس با حدود 5/1 سانتی متر ضخامت) براحتی قابل مشاهده هستند. این نمکها حداقل در مدت 20000 سال در اینجا روی هم انباشته شدهاند. ماركوپولو، كاشف مشهور ونيزی صدها سال پیش پس از بازدید از این منطقه نوشت: در اینجا نمک سفت است و توسط بیلهای بزرگ شکسته شده است. میزان نمک آنقدر زیاد است که تا آخر دنیا برای همه کافی است.
چهل و چهار چشمه مکان بسیار معروفی در تاجیکستان و کشور همسایه ازبکستان است، زیرا از دامنهی تپّه کوچکی که قبلاً صحرا بوده است پنج چشمهی بزرگ از زیر زمین بیرون میآید که به 39 چشمه کوچکتر تقسیم میگردند. آب چشمهها با هم جریان مییابند تا کانالی پر از ماهی به عرض 12تا 13متر تشکیل دهند. جالب است بدانید ماهیها به طرف پایین رودخانه شنا نمیكنند بلکه در 8 الی9 متری ابتدای آن میمانند.
در قرون 2 و 3 قبل از میلاد مسيح منطقه درّه کافرنهان و مناطق اطراف آن بخشی از امپراطوری یونانی- باختری بود. اين مطلب از سكّههايي كه در ولايت قشقا دريا، حوالی شهرِكتاب يافت شد، تاييد میشوند. اكثر اين سكّهها مضروب دوران اوكراتيدس می باشند. این مناطق در قرون 1 قبل از میلاد تا 3 پس از میلاد بخشی از امپراطوری کوشان شد. در قرن 8 این ناحیه(همراه با سایر مناطق آسیای مرکزی) توسط اعراب مورد تهاجم قرار گرفت و بالاخره در قرون 14 و 15 به تیمور تعلق یافت.
درست در مرکز شهر کولاب و در نزدیکی موزه مطالعات منطقهای آرامگاهی قرار دارد که توسط درختان چنار صد ساله احاطه شده و متعلق به شاعر، فیلسوف و متفکّر قرن 14 ميلادي، میر سیّدعلی همدانی است. میر سیّدعلی همدانی که در برخی منطقهها با نامهای شاه همدان و امیرکبیر نیز شناخته میشود، در تاجیکستان عهد شوروی چهرهای شناخته شده نبود. تولّد میر سیّدعلی در دوازدهم رجب سال 714ق اتفاق افتاده است و به حساب ابجد كلمه "رحمه الله" تاریخ ولادت اوست؛ چنانكه "بسم الله الرحمن الرحیم" تاریخ وفات او (786ق) میباشد و برحسب نقل این كلمه مباركه را در موقع وفات بر لب داشته است.
باختر، کشوری باستانی در آسیای مرکزی است، که امروزه در منطقه جنوب تاجیکستان، ازبکستان و شمال افغانستان واقع شده است. از باختر به عنوان منبع عتیقه نام برده ميشود. یک منطقه که طلای بسیاری از آنجا استخراج میشده و اسبهای باشکوهی را میپرورانده است. در گنج معروف آمودریا که در قرن 19 در کناره راست رودخانهی پنج یافت شد، تعداد زیادی از اقلام طلایی همراه با تصاویری از اسبها با ویژگیهای واضحی از گونههای بومی منطقه وجود داشت. رودخانههای پنج و وخش در وسط این منطقه جریان دارند و بعد از بهم پیوستن، رودخانه بزرگ آمودریا که در دنیای باستان به جیحون معروف بوده است را به وجود میآورند. ناحیه پهناوری بین وخش و پنج (یعنی کناره چپ درّه وخش) به نام منطقه ختل وجود داشته است. در تاریخ باستان، ختل یک قسمت از بخارا بوده است.
در سال 1877 ميلادی در کنار آمودریا (در زمانهای باستان این قسمت از رودخانه و ریزآبههایش به جیحون معروف بودهاند.) ساکنین محلّی یک گنج بزرگ در نزدیکی تخت قباد[2] یافتند که شامل بیش از 2000 سکهی طلا و نقره و بسیاری از آثار هنری طلايی متعلّق به دورههای هخامنشی و باختری-يونانی[3] میشد. گنج به سه تاجر بخارایی که با کاروانهایشان عازم شمال هند (پاکستان امروزی) بودند فروخته شد.
اجنّهتپّه، تپّهشیطان[2]، تپّهجادوگر[3]، تپّه شرارت و جن[4] نامی است که ساکنین محلّی به دشت مرتفعی که از سه طرف با حفرهها و نهرهای آبیاری احاطه شده و در بوته زارهای انبوه مدفون شده و با برآمدگیها و سنگهای بدون شکل احاطه شده است، میدهند.
درّه قرهتاغ تقریباً از 8 کیلومتری نزدیک یک بزرگراه در44 کیلومتری غرب دوشنبه پشت روستای قرهتاغ که در امتداد کناره راست رودخانه قرهتاغ کشیده شده است، شروع ميشود. یک مسیر در امتداد درّه شیرکنت در کناره چپ رودخانه کشیده شده است که تقریباً 20 کیلومتر است. خانهها و باغهای ساکنین محلّی مانند یک روبان پیوسته در امتداد رودخانه در قسمت پایینی درّه کشیده شدهاند. هیچ کس در قسمت بالایی درّه زندگی نمیکند.
در فاصله نه چندان دور از شهر تورسنزاده درّه شیرکنت[2] شروع شده است؛ جایی که پارکی طبیعی-تاریخی با همان نام واقع شده است. پارک در ژوئن سال1991م به منظور حفاظت از گیاهان منحصر به فرد منطقه، اکوسیستمها و بناهای فرهنگی و طبیعی بعلاوه مطالعه دقیق دربارهی منطقهی جنوب غربی حصار تأسيس شده است.
موزه ملی تاجیکستان یک موزه تازه بازسازی شده است که نمایشگاههایی از تاریخ قدیم و جدید جمهوری تاجیکستان را در خود جای داده است و در پایتخت کشور تاجیکستان، شهر دوشنبه، واقع شده است. این موزه در سال ۱۹۳۴ افتتاح و در سال ۱۹۹۹ عنوان موزه ملی را دریافت کرده است. این ساختمان منحصر به فرد برای همه بازدیدکنندگانی که شروع به کاوش در کشور کوچک آسیای مرکزی کردهاند واقعاً الهام بخش است و با معرفی تاریخ، طبیعت، زندگی محلی و فرهنگ مردم تاجیکستان مورد توجه گردشگران بسیاری قرار گرفته است. تاجیکستان کشوری در آسیای میانه است که توسط افغانستان، چین، قرقیزستان و ازبکستان احاطه شده است. این شهر به دلیل کوههای ناهموار مشهور به پیادهروی و کوهنوردی است. کوههای فان، در نزدیکی پایتخت ملی دوشنبه، دارای قلههای پوشیده از برف هستند که بیش از ۵۰۰۰ متر ارتفاع دارند.
درّه ورزاب منطقه تفریحی مورد علاقه ساکنین دوشنبه است. در آنجا تعداد زیادی منطقه تفریحی و مکانهایی برای استراحت و يا به قول تاجيكها دمگيری وجود دارد. ورزاب به عنوان یک منطقه جغرافیایی کوچک نزدیک دوشنبه، در نقطه تقاطع سرچشمه رود ورزاب و قسمتهای مرکزی از سراشیبیهای جنوبی رشته کوه حصار بسیار شناخته شده است. ناحیه ورزاب در مرزهای شمالی درّه زرافشان و در سراشیبیهای شمالی رشته کوه حصار واقع شده است. از شرق به درّه رامیت و از جنوب شرقی به راحتی و وحدت میرسد. بزرگراههایی که دوشنبه را با بخشهای شمالی کشور و درّه فرقانه، استرفشن (اوراتپّهسابق)، خجند، (لنينآبادسابق) و عینی و پنجکنت، به هم پیوند میدهند از درّه ورزاب عبور میكنند.
كوهستان فان مقصد توريستی مشهوی است كه در شمال غربی تاجيكستان واقع شده است. منطقه كوهستانی فان برای ديدار بسيار مناسب است. يك جادهی آسفالت دوشنبه را به بزرگترين درياچهی منطقه يعنی درياچه اسكندركول میرساند. جادهای ديگر از سمت شهر خجند و شهر استروشن و گردنه 3376 متری شهرستان و جادهای ديگر از شهر پنجكنت به درياچه زيبای اسكندركول میرسد. اكثر جادههای مناطق كوهستاني فان بدون آسفالت و شوسه میباشد. در عين حال مسيرهای اصلی آسفالته میباشد.
دوشنبه، پایتخت تاجیکستان، در مرکز درّهی حصار و در ارتفاع 800 متری از سطح دریا واقع شده است. تا سال 1961 استالین آباد نامیده میشد. از سمت شمال و شرق به تپّه ماهورهای رشته کوههای پوشیده از برف حصار كه با قلّههایی به ارتفاع 4000 متر و بلندتر احاطه شده است، ميرسد، و از سمت جنوب با رودخانهی کافرنهان هم مرز است. دوشنبه در بزرگترین واحهی کشاورزی کشور واقع شده است. اين شهر در منطقهای در امتداد دو کنارهی رودخانهی ورزاب قرار دارد.
درّهی حصار منطقه وسیعی کوهستانی است به طول تقریباً 70 کیلومتر و 2 الی 18 کیلومتر پهنا كه رودخانههای كافرنهان،قرهتاغ و رودخانه شیرکنت از آن میگذرد.مردم در این منطقه در اوایل عصر حجر، 3 الی4 هزار سال قبل از میلاد ساکن بودهاند. بعدها این منطقه بخشی از باختر و سپس بخشهای یونانی-باختری و کوشان میشود. آثار باقیمانده از سنگچینهای گرد و مستطیل شکل ساخته دست بشر در مناطق باستانی که در میان ساکنین محلّی به تيپا معروف هستند در تعداد زیادی از باستانشناسیها یافت شده که گواه این موضوع هستند.
یک کشف کاملاً اتّفاقی انگیزه را برای یک کشف بزرگتر بالا برد. در سال 1976 عاشورعلی مقيم روستای عوضعلی بعد از بازدید از یک موزه تاریخی در شهر پنجکنت باستانشناسان را دربارهی یافته جالب توجّه خودش مطّلع ساخت. او یک تبر برنز را نزدیک خانه خودش پیدا کرده بود. عاشورعلی متوجّه شده بود كه تبری كه او پيدا كرده شباهت زيادی به تبری دارد كه در موزه برای نمايش قرار گرفته است. تبری كه در موزه قرار داشت یک تبر برنز بود که در اواخر قرن 19 در روستای يار در منطقه پنجکنت یافت شده بود.
ابوعبدالله رودکی پایهگذار و پدر شعر کلاسیک فارسی است که در اواخر قرن 9 و اوایل قرن 10 در طی سلسله سامانیان زندگی میکرد. او قصیدهها و شعرهای معروفش را به زبان فارسی مینوشت. رودكی یک خواننده و موسیقیدان با استعداد بود. او چنگ را به زيبايی مینواخت. نصر بن احمد سامانی (943-914م) رودکی را به بخارا دعوت کرد. رودكی بيشتر عمرش را در بخارا گذراند و از زمانی که حامیش را در سال 937م از دست داد؛ دوران سختي و تنگدستی وی شروع شد.
پنجکنت باستانی در نزدیکی شهر پنجكنت امروزی واقع شده و نماینده یک اثر تاریخی بینظیر در اوایل قرون وسطی است. پنجكنت در قرنهای 5 تا 8 ميلادی شرقیترین نقطه شهر سغدیان بود. (غفوراف، باباجان. تاجيكان. جلد اوّل و دوّم، عرفان، دوشنبه،1377ه.ش-1997م – ص 3831) سغدیها کسانی بودند که به زبان ایرانیان شرق صحبت میكردند و از نیاکان تاجیکیها محسوب میشوند. در ربع اول قرن 8 ميلادی پنجکنت مرکز قلمرو آخرین پادشاه، دیواشتیچ بود که با شاهزادهی سغدیان بر سر قدرت شهر سمرقند، پایتخت سغدیان جنگید.