بخارای شریف

بُخارا (به ازبکی: Buxoro) (به فارسی تاجیکی: Бухоро) پنجمین شهر بزرگ ازبکستان و مرکز ولایت بخارا است. شهر بخارا در جلگهٔ واقع در مسیر پایینی رود زرافشان و کنار کانال شاهرود (شهر رود) واقع است. جمعیت این شهر بر اساس برآورد سال ۲۰۱۷ حدود ۲۷۲٬۰۰۰ نفر بودهاست. بخارا (همراه با سمرقند) یکی از دو شهر بزرگ تاجیکنشین و فارسی زبان ازبکستان است. مردم بخارا تا امروز نیز به زبان فارسی با گویش ویژهٔ آسیای مرکزی که امروزه به زبان فارسی تاجیکی معروف شده سخن میگویند که برخی منابع میزان فارسی زبانان این شهر را ۹۰٪ هم یاد کردهاند. ازبکها و یهودیان بخارایی هم در بخارا زندگی میکنند. بخارا از کهنترین شهرهای فرارود است که خود شهر بیش از ۲٬۵۰۰ سال پیشینه دارد ولی پیشینهٔ ماندن انسانها در محلی که این شهر بر آن بنا شده به هزارهٔ دوم پیش از میلاد میرسد. بخارا در کنار جادهٔ ابریشم قرار گرفته و کاملترین نمونهٔ یک شهر در سدههای میانی در منطقهٔ آسیای مرکزی بهشمار میرود که نمای تاریخی باستانی آن تا اندازهٔ زیادی دست نخورده مانده است. از مهمترین بناهای تاریخی واقع در آن آرامگاه امیر اسماعیل سامانی که از شاهکارهای معماری مسلمانان در سدهٔ دهم میلادی بهشمار میرود و شمار زیادی مدرسه متعلق به سدهٔ هفدهم میلادی است. هستهٔ تاریخی مرکزی بخارا در فهرست میراث تاریخی جهانی بشر یونسکو به ثبت رسیده است. پنبه و آلو از مهمترین دستاوردهای کشاورزی بخارا بهشمار میآیند، چنان که آلو بخارا در ایران به گونهٔ کامل شناخته شدهاست.
آرامگاه چهاربکر نام آرامگاهی در بخاراست که مکان خاکسپاری چهار تن از بزرگان بخارا و خاندانی بنام جبیره است. همچنین مسجد ماه خاصه در این مجموعه آرامگاهی قرار دارد. در این آرامگاه طاووسهای زیادی در بین گورها در رفت و آمدند. بسیاری از سازههای موجود در این مجموعه دارای کاشیهای پلی کروماتیک بسیار تزئینی هستند. این سایت در ۱۸ ژانویه ۲۰۰۸ در گروه فرهنگی به یونسکو میراث جهانی اضافه شد.
محمد بهاءالدین نقشبند بخاری بنیادگذار سلسلهٔ طریقت نقشبندیه بود. وی در محرم سال ۷۱۸ق در قصر عارفان بخارا به دنیا آمد. سه روز بعد از ولادت بهاءالدین، جد او که از ارادتمندان طریقه خواجگان بود وی را نزد خواجه محمد بابا سماسی برد و باباسماسی، بهاءالدین را به فرزندی خود پذیرفت. خواجه بهاءالدین نزد وی تربیت یافت و آداب طریقت را از سید امیر کلال آموخت و بعد از طی مراحل سلوک از سوی امیر کلال اجازه یافت تا در صحبت مشایخ دیگر به تکمیل مراحل مجاهدت بپردازد. بدین جهت وی چندین سال صحبت مشایخی چون عارف دیگ گرانی، قُثم شیخ و خلیل آتا را دریافت. البته خواجه شماری دیگر از مشایخ مانند زیدالدین ابوبکر تایبادی را نیز ملاقات کرد. او بر اصول هشتگانهٔ خواجه عبدالخالق غجدوانی سه اصل افزود. خواجه بهاءالدین در شب دوشنبه سوم ربیعالاول سال ۷۹۱ در سن ۷۳ یا ۷۴ سالگی درگذشت و در قصر عارفان دفنشد.
نمازگاه بخارا یک سکوی نماز است که برای نماز در روزهای عید مانند قربان و فطر، در نظر گرفته شده است و در جنوب باختری بخارا جای دارد. واژهٔ «نمازگاه» به معنی جاییست که میتوان در آن نماز خواند. نمازگاه میتواند یک اتاق یا فقط یک جانماز باشد که از سوی یک مسلمان برای فراهم کردن جایی پاک برای نماز گزاردن در نظر گرفته میشود.
مسجد مغاک عطاری (ازبکی: Magʻoki Attori masjidi، تاجیکی: Масҷиди Мағокии Атторӣ،) قدیمیترین مسجد باقیمانده آسیای مرکزی و یک مسجد تاریخی در شهر بخارای کشور ازبکستان است و بخشی از مجموعهٔ دینی تاریخی لب حوض میباشد. این مسجد در میانهٔ تاریخی بخارا، نزدیکِ ۳۰۰ متری جنوب باختری پای کلان، ۱۰۰ متری جنوب باختری گنبد بازرگانی طاق تلپک فروشان و ۱۰۰ متری خاورِ لب حوض جای دارد. و بخشی از میراث جهانی یونسکو در میانهٔ تاریخی بخارا است.
آرامگاه چشمه ایوب در نزدیکی آرامگاه اسماعیل سامانی در بخارا ازبکستان جای دارد. بر پایهٔ افسانهای، ایوب از این مکان دیدن کرد و با کوبیدن عصا خود به زمین چشمهای ساخت. آب این چاه هنوز پاک است و شفا بخش شمرده میشود. اگر به تاریخ ساخت آرامگاه چشمهٔ ایوب نگاه کنیم، این ساختمان دربرگیرندهٔ ۳ بخش است که در ۳ دورهٔ گوناگون ساخته شده است. گورخانه، بخش نخستِ آرامگاه در سدهٔ دوازدهم در دوران ارسلانخان فرمانروای دودمان «قراخانیان» ساخته شده است. بر پایهٔ فرمان «ارسلانخان» روی گور، یک آرامگاه باشکوه و زیبا ساخته شده و بالای چاه با ایوان پوشیده شده است.
مسجد بالاحوض؛ نام یکی از مساجد تاریخی در بخارا، ازبکستان است و این سازه در سال ۱۷۱۳ میلادی، روبروی ارگ بخارا در منطقهٔ ریگستان ساخته شده است که همراه با دیگر بخشهای تاریخی شهر در فهرست میراث جهانی یونسکو گنجانده شده است. هنگامی که امیر بخارا در دههٔ ۱۹۲۰ میلادی زیر چیرگی روسیهٔ بلشویکی قرار داشت؛ این مسجد، در جایگاه مسجد جامع کارکرد داشت. ستونهای نازک ساختهشده از چوبهای نقاشیشده در سال ۱۹۱۷ میلادی به بخش جلویی ایوان (ورودی) افزودهشد و سقف برآمدهٔ نمازخانهٔ تابستانی را نیز پشتیبانی میکرد. ستونها با مقرنسهای رنگی آذین شدهاند.
طاق زرگران یک بازار سنتی سرپوشیده در میانهٔ تاریخی شهر بخارای کشور ازبکستان است. این بازار در سدهٔ شانزدهم (۱۵۸۶-۱۵۸۷ میلادی) در زمان فرمانروایی عبداللهخان دوم از دودمان شیبانیان ساختهشد. زرگران بزرگترین بازار در میان چندین بازارِ سرپوشیدهٔ کهن بخارا و پیچیدهترینشان در ساخت و ساز و چیدمان است. تا میانههای سدهٔ بیستم از آن در جایگاه یک بازار معمولی بهره برده میشد که بیشتر در آن جواهرات میفروختند، ولی بخشی از طاق در جایگاه یک بازار معمولی بود که در آن ابزارهای گوناگون و نیازمندیهای روزانه فروخته میشد. بازار سرپوشیده به سبک سنتی ایرانی ساخته شدهاست و هیچ ناهمسانیای با بازارهای سنتی سرپوشیدهٔ همانند، در شهرهای کهن ایران مانند تهران، اصفهان، شیراز، تبریز یا مشهد ندارد.
طاق صرافان یک بازار سنتی سرپوشیده در میانهٔ تاریخی بخارا در ازبکستان میباشد.این بازار ساختهشده در سدهٔ شانزدهم (۱۵۳۴–۱۵۳۵) در زمان فرمانروایی عبیدالله خان از دودمان شیبانیان ازبک است.طاق صرافان یکی از چندین بازار سرپوشیدهٔ بخاراست. تا میانههای سدهٔ بیستم در جایگاه یک بازار معمولی بود که در آن نیازمندیها و ابزار روزمرهٔ به فروش میرسید و یکی از اصلیترین بازارهای سرپوشیدهٔ بخارا شمرده میشد.
چار منار (ازبکی Chor Minor) که با نام مدرسه خلیف نیاز کل نیز نامیده میشود، دروازهخانه تاریخی مدرسهای اکنون نابود شده در شهر تاریخی بخارا در ازبکستان است. این سازه به عنوان یک بنای میراث فرهنگی حفاظت شده، و همچنین بخشی از میراث جهانی یونسکو در مرکز تاریخی بخارا است. نام چار منار به فارسی بوده و به وجود چهار مناره در این سازه اشاره دارد.
مدرسه عبدالعزیزخان یک مدرسهٔ ساختهشده در سدههای میانه در بخارا است. این مدرسه در سالهای ۱۶۵۱–۱۶۵۲ از سوی فرمانروای ازبک از دودمان اشترخانیان، عبدالعزیزخان (۱۶۴۵–۱۶۸۱) ساخته شد. این مدرسه در معماری از دید اهمیت و غنای آذینهای هنری از جایگاه ویژهای برخوردار است. فضای درونی مدرسه با نقاشیهای دیواری با چشماندازی از معماری هندی آذین شده بود. زمان فرمانروایی شوروی، مدرسهٔ عبدالعزیزخان در سال ۱۹۳۰ با همکاری صنعتگر «اوستا شیرین مرادُف» به طور کامل بازسازی شد.
عبدالعزیزخان (۱۶۱۴–۱۶۸۳ م)، پسر ندر محمد خان، فرمانروای ازبک بخارا (خان بخارا) در قرن هفدهم، پنجمین خان سلسله جانی (هشترخانی) بود که از ۱۶۴۵ تا ۱۶۸۱ میلادی سلطنت نمود. عبدالعزیزخان، مفتی و یکی از برجستهترین فرمانروایان سلسله جانیان بود. او فقه را نزد آخوند ملامحمد شریف بخاری آموخت و از وی اجازه فتوا گرفت. ادیب نیز بود و اغلب نامهها و فرمانها را خود انشا میکرد. با مرگ عبدالعزیز خان، سلسله جانیان رو به زوال نهاد.
مدرسهٔ الغبیگ بخارا یک مدرسهٔ دینی در میانهٔ تاریخی شهر بخارا است که در سال ۱۴۱۷ از سوی پادشاه و ستارهشناس تیموری الغبیگ (۱۴۰۹–۱۴۴۹) ساختهشد. این سازه یادگار دوران شکوفایی معماری آسیای میانه است که در ساخت آن از سازههای دیگر شهرهای آسیای میانه الگوبرداری شدهاست. امروزه، این مدرسه تنها سازه در این مقیاس است که از زمان فرمانروایی تیموریان در بخارا به جا ماندهاست. این مدرسه همچنین کهنترین سازهٔ بجا مانده از میان سه مدرسهایست که از سوی الغ بیگ در بخارا ساخته شدهاست.
مدرسه «نادر دیوانبیگی» یکی دیگر از آثار تاریخی و معماری شهر «بخارا» است. مدرسه نادر دیوان بیگی توسط نادر دیوانبیگی با دستور وزیر بخارا به نام «امام قلیخان» در سالهای 1622 و 1623 میلادی ساخته شده است. این مدرسه در سمت شرق مجموعه لب حوض واقع است که در ابتدا به عنوان کاروانسرای ساخته شده است.
آثار هنری موجود در دنیای اسلام با توجه به احوال و گرایشهای اندیشه هنرمندانش و نیز حامیان آنها دارای معنایی گوناگونی است، برخی اوقات این آثار بیانگر رمزی هستند که میتواند متأثر از تفکرات عرفای مسلط در زمان خلق اثر باشد. این چنین آثاری در هر لایه از معانی خود، رمزی با بار ارزشی ویژهای را جای دادهاند. هدف این پژوهش، نشانه شناسی نقش سیمرغ در سَر در مدرسه دیوان بیگی بخارا است که با بهره گیری از رویکرد نشانه شناسی لایهای و نیز با توجه به تفکرات عرفای اسلامی و مفاهیم اسطورهای این نقش به این دو پرسش پاسخ داده است،
یکی دیگر از جاذبههای شهر «بخارا» کاخ تابستانی شهر امیر یعنی مجموعه «ستاره ماه خاصه» است. این کاخ تابستانی در فاصله 4 کیلومتری شمال شهر بخارا واقع است. این تنها کاخ بیرون شهری باقی مانده از انقلاب اکتبر میباشد. کارهای ساخت و ساز کاخ ستاره ماه خاصه در اواسط قرن نوزدهم در دوران «امیر نصراللهخان» آغاز شد که تعداد زیادی از این بناها در دوران مختلف از بین رفته است.
یکی از بناهای مرکزی بخارای باستان منطقه لب حوض می باشد. مدرسه کاکلداش، مدرسه نادر دیوان بیگی و خانقاه صوفیان (محل صوفیان)، میدان تاریخی مرکزی را تشکیل میدهند. لب حوض زمانی یک محل تجاری مهم در جاده ابریشم بود اکنون کافه و رستورانی وجود دارد که با آب خنک شما را از گرمای روزهای گرم تابستانی نجات میدهد.
شاید بپرسید چرا تصویر او با بخارا مرتبط است. برای ساکنان کشور ازبکستان، این شخصیت رنگارنگ توسط نویسنده شوروی لئونید سولوویوف کشف شد. او دو رمان در مورد ماجراهای خوجه نصرالدین نوشت: «دردسر» و «شاهزاده مسحور». در اثر دوم قهرمان خوجه نصرالدین بخارا را طی می کند و وارد دربار امیر بخارا می شود. بر اساس این رمان در سال 1942 فیلمی ساخته شد و این شخصیت در بخارا ریشه دوانید که حتی به یک نماد ملی تبدیل شد.
مدرسهٔ میرعرب یک مدرسهٔ دینیست که میان سالهای ۱۵۳۰-۱۵۳۶ میلادی در دورهٔ فرمانروایی خانات بخارا (۱۵۰۰-۱۷۸۵ میلادی) به دست شیخ «عبدالله النقشبندی الیمنی» نامــوَر به امیر عرب در شهر بخارا در ازبکستان ساختهشد.مدرسهٔ میرعرب دربردارندهٔ کلاسهای درس و خوابگاه برای دانشآموزان بود. دورهٔ دانشآموزی در مدرسهٔ میرعرب ۹ سال بود که در دو گام انجام میگرفت. دانشآموزان در این مدرسه تجوید، حدیث، فقه و تاریخ اسلام و دو زبان عربی و فارسی میآموختند. در دورهٔ کمونیسم نیز زبان روسی، تاریخ ملتهای اتحادیهٔ جماهیر شوروی، قانون کمونیسم و ورزش نیز به این درسها افزودهشد.این مدرسه امروزه موزه شدهاست. سازمان یونسکو از سال ۱۹۹۳ میلادی این مدرسه را در فهرست میراث جهانی گنجاند.
مناره کلان (به فارسی / تاجیکی: Kalon Minaret) منارهای از مجموعه مسجد پای کلان در شهر بخارا کشور ازبکستان و یکی از برجستهترین نمادهای شهر است.این مناره که توسط "استاد بقا" طراحی شده، به دستور ارسلان خان حاکم قرهخانی در سال ۱۱۲۷ ساخته شد تا مسلمانان را هر روز پنج مرتبه جهت نماز فراخوانند. برج قبلی قبل از اتمام فرو ریخت. این بنا به صورت یک برج آجری پخته شده با یک ستون مدور ساخته شده و به سمت بالا باریک میشود. این سازه ۴۵.۶ متر ارتفاع دارد و قطر آن در پایین ۹ متر و در بالا ۶ متر است.
مسجد کلان یکی از بناهای برجسته بخارا است که قدمت آن به قرن پانزدهم میرسد. بر اساس دادههای کاوشهای باستانشناسی، مسجد اصلی ظاهراً در زمان حمله مغولها در اثر آتشسوزی ویران و برچیده شد اما مدتی بعد بازسازی شد. مسجد بازسازی شده مدت زیادی باقی نماند. بنا بر منابع مکتوب آن زمان، در قرن پانزدهم، در زمان شیبانیان، مسجد جدیدی ساخته شد. در زمان تیمور، ساخت بناهای تاریخی در سمرقند و شهر سبز متمرکز شد. با این حال، در زمان اولغ بیک، روحانیون قدرتمند بخارا شروع به ساختن یک مسجد جدید در محل مسجد قدیمی کردند. ابعاد آن کمی کوچکتر از مسجد بیبی خانم در سمرقند است.
در زمان اسماعیل سامانی، قلمرو سامانیان گسترش یافت و بخارا پایتخت سامانیان شد. این شهر به مرکزی فرهنگی و هنری برای رقابت با بغداد تبدیل شد و زبان و فرهنگ فارسی به جای عربی در اینجا بیشتر رواج پیدا کرد. تجارت در امتداد جادههای ابریشم، ثروت عظیمی را برای شهرهای تجاری مانند بخارا به وجود آورد. این ثروت جدید اغلب برای حمایت از مساجد، خانههای کاخ و مقبرهها استفاده میشد. مقبره اسماعیل سامانی (همچنین آرامگاه سامانیان)، یکی از قدیمیترین بناهای تاریخی بخارا، در محل گورستان باستانی در پارک سامانیان در نزدیکی میدان رجستان قرار دارد. این مقبره علاوه بر زیبایی، به دلیل اینکه قدیمیترین بنای معماری اسلامی در آسیای مرکزی است، شهرت دارد و در قرن نهم (بین سالهای ۸۹۲ تا ۹۴۳) به عنوان آرامگاه اسماعیل سامانی، امیر قدرتمند و تأثیرگذار سلسله سامانیان، ساخته شد.
ارگ و قلعه دیدنی بخارا قدیمیترین بنای بخارا است که قدمت اصلی آن به پیش از میلاد مسیح برمیگردد. از آن زمان، تا زمان تهاجم ارتش سرخ در سال ۱۹۲۰، مردمان مختلفی در آن سکونت داشتند. بخارا عمدتاً به عنوان اقامتگاه امیران بخارا شناخته میشد، و علاوه بر آنها مقامات منصوب، شاعران و علما را نیز در خود جای داده بود. ارگ بخارا با داشتن کاخهای سلطنتی، ادارات دولتی، اسطبلها و کتابخانههای متعدد خود شهری بزرگ بود. بخارا از شهرهای کهنی است که دارای تاریخی ۲۵۰۰ ساله است. این شهر که در ازبکستان واقع شده است، در گذشته بخشی از ایران بود. بخارا افراد شاخص و معروفی را در خاک خود پرورش داده است. دانشمندان و نویسندگان مشهور آسیای مرکزی مانند فردوسی، رودکی، فارابی، ابن سینا و عمر خیام در این قلعه زندگی و کار میکردند. به گفته ابن سینا، کتابخانه منحصر به فردی در ارگ نگهداری میشد که متأسفانه از بین رفت.
به ازبکستان وارد شدیم و نامهربانیها و درشت کرداریهای مرزبانان را به شوق پای نهادن در وادی شریف بخارا، شهر مدرسهها و مروارید قرون میانه، تاب آوردیم. ازبکان که خود را تورانی میدانند، برخوردهایی بس نامهربانانه و درشت در مرزها دارند. در مرز ورودی ازبکستان، جامهدانهایمان را وارسیدند، داروهایمان را با سیستم دارویی کشورشان تخمین زدند، عکسهایی را که در تلفن یا تبلتها داشتیم تماشا کردند، درباره عکسهای شخصی ما نظر دادند و ربات وار و بیاعتنا به خشم ما تا توانستند معطلمان کردند. خاطره عبور از مرزهای ازبکستان تلخترین بود در این سفر.