* چومولونگما نام محلی قله اورست در منطقه تبت و چین می‌باشد.

قسمت دهم: پیش به سوی چومولونگما
(این قسمت: در مسیر شیگاتسه از جاده G318: شاهراه افسانه‌ای چین از شانگهای تا مرز نپال)

پس از تجربه‌های به‌یادماندنی در دریاچه یامدروک، یخچال کارولا و دریاچه مانلا، به شهر تاریخی گیانتسه رسیدیم. شهری که گویی در میان دشتی وسیع، زیر سایه قلعه مستحکم دزونگ قد برافراشته است. گیانتسه با ارتفاعی نزدیک به ۴۰۰۰ متر، سوّمین شهر بزرگ تبّت محسوب می‌شود و صومعه پالچو با چرخ‌های دعای رنگارنگش، از دور خودنمایی می‌کرد. در یکی از رستوران‌های حلال شهر توقف کردیم و با چشیدن طعم توکپا (نودل تبّتی) و چای کره‌ای گرم، خستگی راه را از تن به در کردیم. هوا رو به خنکی می‌رفت که دوباره به جاده افسانه‌ای G318 پیوستیم. مسیر از اینجا به بعد، با دشت‌های گسترده‌ای که گاه به گاه با دیرهای تبّتی و روستاهای سنتی پوشیده می‌شد، حال و هوایی متفاوت داشت.

جاده ملی G318 که به عنوان طولانی‌ترین و متنوع‌ترین مسیر جاده‌ای چین شناخته می‌شود، با مسافتی حدود 5,476 کیلومتر از میدان مردم شانگهای آغاز شده و تا مرز چین و نپال در منطقه خودمختار تبّت ادامه می‌یابد. این جاده که ساخت آن در سال 1950 آغاز و در سال 1954 به بهره‌برداری رسید، با هزینه‌ای بالغ بر 480 میلیون یوان (معادل حدود 70 میلیون دلار در آن زمان) به یکی از شاهکارهای مهندسی قرن بیستم تبدیل شد. هدف اصلی از ساخت این جاده استراتژیک، اتصال شرق توسعه‌یافته چین به مناطق غربی و تسهیل دسترسی به تبّت بود.



مسیر شرقی جاده از شانگهای آغاز شده و از استان‌های مهمی چون ژجیانگ، آنهوئی، هوبئی و سیچوان عبور می‌کند. در این بخش از مسیر، جاده از میان شهرهای مهمی چون هانگژو با دریاچه غرب آن، هوانگشان با کوهستان‌های افسانه‌ای، ووهان با تاریخ انقلابی غنی و چونگکینگ به عنوان کلانشهر کوهستانی می‌گذرد. این بخش از جاده که پیش از رسیدن به چنگدو قرار دارد، مناظری کاملاً متفاوت با بخش غربی ارائه می‌دهد. از زمین‌های کشاورزی پررونق دلتای یانگتسه تا تپه‌های سرسبز سیچوان.
پس از چنگدو، جاده به تدریج ارتفاع گرفته و وارد مناطق کوهستانی می‌شود. این بخش که به "راه چنگدو-تبّت" معروف است، از چهارده قله بالای 4,000 متر، پنج رودخانه بزرگ شامل یانگتسه و مکونگ، و ده‌ها یخچال طبیعی عبور می‌کند. ارتفاع برخی نقاط مانند گردنه تونگلا به 5,231 متر می‌رسد که به آن لقب "دروازه جهنم" داده‌اند. مهندسان برای ساخت این جاده از تکنیک‌های ابتکاری مانند پل‌های معلق بر فراز دره‌های عمیق و تونل‌های حفر شده در دل کوه‌ها استفاده کردند.

در طول مسیر، جاذبه‌های بی‌نظیری قرار دارند: از معبد ووهو و پناهگاه پاندای غول‌پیکر در چنگدو، پل باستانی شانگلی در یاآن متعلق به دودمان تانگ، کوه گونگگا (7556 متر) و صومعه کانگدینگ، دره زیبای هایتسو در لیتنگ، یخچال طبیعی هایدو در مرز سیچوان-تبّت، صومعه پامدا با نقاشی‌های دیواری هشتصد ساله، صومعه رونگبوک در نزدیکی کوه اورست، معبد تاشیلونپو (مقر پانچن لاما) در شیگاتسه، تا کاخ پوتالا و معبد جوخانگ در لهاسا.
این جاده نه تنها یک شاهکار مهندسی، بلکه موزه زنده فرهنگ چین است. در مسیر شرقی می‌توان معماری سنتی جنوب چین را در شهرهای آبی مشاهده کرد، در حالی که در بخش غربی، فرهنگ تبّتی با پرچم‌های دعا، صومعه‌های باستانی و دریاچه‌های مقدّس خودنمایی می‌کند. دریاچه یامدروک به عنوان "دریاچه روح‌ها" و بازارهای محلی شیگاتسه که صنایع دستی تبّتی عرضه می‌کنند، از جاذبه‌های منحصر به فرد این مسیرند.
اهمیّت G318 به چند دلیل است: این جاده زمانی تنها مسیر زمینی به لهاسا قبل از ساخت راه‌آهن چینگهای-تبّت بود، مسیر اصلی زیارت بوداییان به شمار می‌رفت، بهترین مسیر برای ماجراجویان طبیعت‌گرد محسوب می‌شود، و نمادی از وحدت ملّی چین است که مناطق مختلف این کشور پهناور را به هم متصل کرده است. امروزه سفر در این جاده به تجربه‌ای خاطره‌انگیز برای مسافران تبدیل شده که ترکیبی از چالش‌های طبیعی، تنوع فرهنگی و زیبایی‌های خیره‌کننده را ارائه می‌دهد. از موتورسواران ماجراجو گرفته تا دوچرخه‌سواران حرفه‌ای، همه ساله هزاران نفر این مسیر پرپیچ‌وخم را طی می‌کنند تا هم با طبیعت بکر هیمالیا روبرو شوند و هم با فرهنگ غنی مناطق مختلف چین آشنا گردند. جاده G318 نه تنها یک مسیر حمل‌ونقل، بلکه راهی به قلب تاریخ و فرهنگ چین است که داستان‌های بیشماری از تلاش انسان برای غلبه بر طبیعت و پیوند فرهنگ‌های مختلف را در خود جای داده است.


در ادامه مسیر صومعه شالو نمایان شد. ساختمانی سفید با سقف‌های طلایی که زیر نور خورشید می‌درخشید. زنان تبّتی با لباس‌های سنّتی رنگارنگ، کنار جاده مشغول فروش ماست و پنیر یاق بودند. کم‌کم جاده ارتفاع بیشتری گرفت و از کنار رودخانه نیانگچو گذشتیم که آب‌های زلالش از ذوب یخچال‌های دوردست سرچشمه می‌گرفت. در این مسیر، پرچم‌های دعا که بر تیرک‌های بلند نصب شده بودند، با وزش باد به رقص درآمده و صدای برخوردشان با یکدیگر، مانند زمزمه‌ای مقدّس در فضا پیچید. تابلوی بزرگی خبر از نزدیک شدن به گردنه کامبا می‌داد که با ارتفاع ۴۷۹۷ متری، نفس‌ها را در سینه حبس می‌کرد.ناگهان در دوردست، کاخ سفید تاشیلونپو در شیگاتسه خودنمایی کرد. مقر رسمی پانچن لاما که با معماری خیره‌کننده‌اش، گویی تاجی بر سر شهر گذاشته بود. خورشید به آرامی به سمت غروب می‌رفت و نور طلایی‌اش بر دیوارهای سفید معبد و کوه‌های اطراف می‌تابید. جاده G318 در این بخش، با پیچ‌وخم‌های ملایمش، ما را به دروازه‌های شیگاتسه رساند؛ شهری که با ترکیب معماری سنّتی تبّتی و نشانه‌هایی از زندگی مدرن، پایانی زیبا بر این بخش از سفرمان بود. در طول این مسیر، هر پیچ جاده داستانی تازه داشت. از گله‌های یاق که آزادانه در دشت‌ها می‌چریدند تا کودکان تبّتی که با لبخند برایمان دست تکان می‌دادند.

ادامه دارد...
جواد عابد خراسانی

قسمت یازدهم...